تاريخ : شنبه 20 اسفند 1390 | 8:38 | نويسنده : ss
زیبایی های ژاپن را با این تصاویر درک کنید
 


 




















































 

تاريخ : شنبه 20 اسفند 1390 | 8:35 | نويسنده : ss
 
 
 
آكوامارين باعث افزايش قدرت بيان وضريب هوشي بسيار سودمند براي هنرمندان و موسيقي دانان
 
 
 
مرکز خبری طلا و ارز:  

   
 

1)آكوامارين=افزايش قدرت بيان وضريب هوشي بسيار سودمند براي هنرمندان و موسيقي دانان


2)آبسيدان رنگين كمان=درمان منفي بافي وحساس بودن بيش از حد.كنترل ضربه هاي احساسي

3)ابسيدان لكه برفي=افزايش قدرت بيان.محافظت در برابرتشويش و اظطراب.بر طرف كننده افسردگي

4)آمازونيت=ايجاد انرژي حياتي وجنب وجوش در طول زندگي

5)كهربا=ايجاد تعادل دروني .افزايش قدرت اراده

6)آميتيست=پرورش نيروي خلاقيت و ابتكار.افزايش شهامت.محافظت در برابر فشار عصبي شديد

7)اوان تورين=كاهش فشا عصبي.تعادل بخشيدن به احساسات.افزايش استقلال فردي.كمك به شفافيت ذهن

8)پريدوت=محافظت در مقابل تاثيرات منفي اطرافيان.تقويت بينش(بصيرت)مقابله با غم و اندوه

9)توپاز آبي=تقويت تنفس.افزايش انعطاف پذيري عاطفي.ايده آل براي هنرمندان و موسيقي دانان

10)تورمالين=محافظت كلي از شخص.بهبود روابط اجتماعي.افزايش شور و نشاط زندگي

11)چشم ببر=از بين بردن احساسات ناخواسته.ايجاد تعادل در نيازهاي مادي و جسمي

12)رودونيت=تقويت اعتماد به نفس.حفظ نيروي جواني.تقويت حافظه.آرام نمودن ذهن

13)سنگ سليمان(اونيكس)=افزايش شهامت.كمك به كشف حقايق.بر طرف نمودن استرس و افسردگي

14)سنگ كريستال=محافظت در مقابل نيروهاي منفي.تاثير مناسب براي مديتيشن

15)سنگ تاجورد=تقويت بيان.كاهش استرس ودرمان افسردگي

16)سوداليت=ايجاد نظم و هماهنگي دروني.شهامت وتوانبرقراريارتباطبا اطرافيان

17)سيترين=مقابله با افسردگي.بهبود نگرشبه زندگي

18)عقيق آبي=تقويت نفس.افزايش شهامت.تقويت تمركز.شادي بخش

19)عقيق خزهاي=مقابله با افسردگي.حفظ تعادل ذهنيو عاطفي

20)كارنلين=شادي بخش.گرمي در برخوردو اجتماعي بودن.تقويت تمركز.ايجاد تعادل دروني
21)فلوريت=از بين برنده تشويش و اظطراب

22)فيروزه=تقويت بنيه.محافظت در برابر انرژيهاي منفي.بهبود ارتباطات اجتماعي

23)كوارتز دودي=افزايش خلاقيت و نشاط.ايجاد تعادل در احساسات

24)كوارتز صورتي=افزايش اعتماد به نفس وتقويت قدرت بيانو خلاقيت.ايجاد آرامش و آسودگي

25)گارنت=ايجاد نشاط و انرژي زندگي.مناسب براي مديتيشن

26)لابرادوريت=شادي بخش.مقابله با افسردگي.تقويت سيستم ايمني بدن

27)مالاكيت=بر طرف كننده فشار عصبي. افزايش قدرت بيان

28)مرجان=درمان افسردگي.تقويت كننده قلب.ايجاد آرامش.ايجاد مقاومت و انعطاف پذيري
29)هماتيت= افزايش اعتماد به نفس

30)جيد=ايجاد آرامش و خونسردي. افزايش توانايي بيان

31)جاسپر قرمز=كاهش استرس.افزايش تحمل و بردباري
 

تاريخ : شنبه 20 اسفند 1390 | 8:28 | نويسنده : ss


 

کی گفته دخترا پارک کردن بلدنیستن؟!

اندکی تحمل فرمایید تا تصویر به طور کامل بارگذاری شود.


 

تاريخ : شنبه 20 اسفند 1390 | 8:25 | نويسنده : ss

 ژاپن تا سال 2050 آسانسور فضایی می سازد‍!


شما در سالن سینما ننشسته یا بر روی مبل راحتی تان لم نداده اید، این هم فیلم پیشتازان فضا یا هر فیلم علمی تخیلی دیگری با آن همه ربات و صفینه و این داستانها نیست! حقیقت آن است که دوستان چشم بادامی مان در حال ساخت یک آسانسور فضایی کاملاً واقعی هستند و امید می رود تا سال 2050 آن را افتتاح کنند! بنا به خبر منتشره در روزنامه یومیوری ژاپن، شرکت ساختمانی اوبایاشی قول داده تا نیمه قرن جاری آسانسوری به ارتفاع 36,000 کیلومتر را به بهره برداری برساند.

این کمپانی قصد دارد تا از لوله های کربن نانو که 20 برابر محکم تر از فولاد هستند، برای ساخت کابل مورد نیاز این آسانسور بهره ببرد. قرار است در ساخت این دستگاه از کابلهایی به طول کلی 96,000 کیلومتر برای بالا و پایین بردن اتاقک آسانسور استفاده شود. بدین ترتیب طول کابل مصرفی چیزی در حدود یک چهارم فاصله زمین تا ماه خواهد بود.


از این گذشته اتاقک این آسانسور ظرفیت 30 نفر را خواهد داشت و با سرعتی در حدود 200 کیلومتر در ساعت مسافت 36,000 کیلومتری بین مبداء و مقصد را طی خواهد کرد. در همین رابطه یکی از اعضای شرکت اوبایاشی اعلام کرده است که: در حال حاضر نمی توانیم رقم دقیقی از هزینه کلی این پروژه را محاسبه و اعلام نماییم. با این وجود، تمام توان خویش را صرف تحقق این رویا خواهیم نمود.

البته با پشتکاری که از دوستان ژاپنی مان سراغ داریم هیچ بعید نیست پیش از تاریخ اعلامی بتوانند آسانسور علمی تخیلی خود را بسازند. ولی نباید از یاد ببریم که بالا و پایین رفتن با این آسانسور نه تنها قدری برای جیب ما گران تمام می شود که احتمالاً باید در صف انتظار طولانی چند صد کیلومتری نیز بیایستیم!

منبع : زومیت

عینک eyeCan سامسونگ امکان کنترل ماوس برای معلولین را فراهم می کند


افراد عادی که توانایی جسمی کافی برای کنترل کامپیوتر از طریق ماوس و کی برد را دارند کمتر به یاد معلولین جسمی می افتند. اما حتی تصور کار کردن با کامپیوتر بدون دست یا بدون استفاده از کی بورد و ماوس دردناک است. واقعا افراد معلول چطور از کامپیوتر استفاده می کنند؟ سامسونگ به تازگی ابزاری به نام eyeCAN معرفی کرده که کاربر تنها با حرکت چشم خود می تواند کامپیوتر را کنترل کند.

eyeCAN در واقع عینک خاصی است که حرکت چشم کاربر را دنبال نموده و آن را به حرکت نشانگر ماوس تبدیل می کند. به کمک این ابزار، افراد ناتوان نیز می توانند نشانگر ماوس را هدایت نموده و از کامپیوتر استفاده کنند. نمونه آزمایشی این ابزار به خوبی کار می کند و سامسونگ امیدوار است در سال جاری آن را بصورت عمومی وارد بازار کند.

منبع : زومیت


ساخت نخستین "تراشه مغزی جهان"

دانشمندان آی‌بی‌ام اعلام کردند که توانسته‌اند گامی اساسی در ترکیب دنیای رایانه و مغز بردارند. این شرکت فناوری موفق به تولید دو پیش‌ساخت تراشه شده که به گفته محققان می‌توانند اطلاعات را شبیه مغز پردازش کنند. این تراشه‌ها نتیجه شش سال تلاش ۱۰۰ محقق بوده که حدود ۴۱ میلیون دلار برای سازمان پروژه‌های تحقیقات پیشرفته دفاعی آمریکا هزینه دربرداشته است.

این پیش‌ساخت‌ها، شواهد بیشتری را از اهمیت روزافزون پردازش همزمان یا انجام همزمان چند وظیفه توسط رایانه‌ها نشان می‌دهد. این کار از اهمیت زیادی برای نمایش گرافیکی و تجزیه مقادیر زیاد اطلاعات برخوردار است. کاربری‌های کنونی از این تراشه در سطح بسیار ساده مانند فرمان دادن به خودرو برای عبور از پیچ یا بازی‌هایی مانند پینگ‌پونگ است.

به گفته محققان برای ورود این تراشه‌ها به آزمایشگاه و بعد در محصولات بیش از یک دهه زمان لازم است. به گفته دانشمندان آنچه در این بین مهم است نه کار این تراشه‌ها که چگونگی انجام آن است. قابلیت این تراشه‌ها برای انطباق با گونه‌های اطلاعاتی که برای آن‌ها برنامه‌ریزی نشده بودند، بسیار قابل توجه است.

محققان فناوری از مدت‌ها پیش به دنبال ساخت رایانه‌هایی با توانایی یادگیری انسانی بودند اما شیوه‌های اکتشافی شرکت آی‌بی‌ام و سایر شرکت‌ها در مورد "محاسبات شناختی" می‌تواند به ساخت تراشه‌هایی با قابلیت انطباق‌پذیری بهتر به اطلاعات دور از انتظار منجر شود. این تراشه‌ها می‌توانند به صورت بالقوه به پردازش علائم دنیای واقعی مانند دما یا صوت یا حرکت کمک کرده و آن‌ها را برای رایانه‌ها قابل احساس کنند. به گفته سازندگان، این تراشه از بخش‌هایی تشکیل شده که مانند نورون‌ها و سیناپس‌های دیجیتالی رفتار کرده و آن‌ها را از سایر تراشه‌ها متفاوت می‌کند.

منبع : ایتنا

شاهکار جدید چینی‌ها: آیفون ۴s با سیستم عامل اندروید۴


واقعاً همه نوع کپی کاری از این چینی‌ها دیده بودیم و به این نتیجه رسیدیم که این دوستان چشم بادامی بی شک نوابغ دنیای کپی کاری هستند و از هر مدل دستگاه گوشی همراه یا تبلت چندین و چند مدل تقلبی روانه بازار می‌کنند تا تمام سلیقه‌ها را راضی نگه دارد! اما برخی مواقع کپی کاری چینی‌ها به غایت موجبات تحیر را به وجود می‌آورد و در دستگاه های کپی شده جمیع اضداد را یکجا جمع می‌کنند تا نبوغ خود را به رخ جهانیان بکشند.

در آخرین شاهکار کپی کاری این چینی‌های نازنین آیفون ۴s را کپی برداری کرده و روانه بازار کرده‌اند که زیاد هم موجب تعجب نیست اما نکته جالب این کپی کاری استفاده از سیستم عامل اندروید نسخه ۴ ( ICS ) می‌باشد! این گوشی در واقع یک کپی برابر اصل واقعی از iphone 4s اپل است که حتی در بسته بندی هم دقت کامل به عمل آمده است. این گوشی با ۵۱۲ مگابایت رم و ظرفیت ۸ گیگابایتی عرضه شده است.

منبع : خوارزمی


چراغ های راهنمایی هوشمند فقط به خاطر روی گل شما سبز می شوند!


اگر شما در یک شهر منظم و بی نظیر چون پورتلند زندگی نمی کنید، پس حتما با پدیده چراغ راهنمایی های احمقانه که انگار طوری تنظیم شده اند تا وقتی شما به آن می رسید، در حالی که در سوی دیگر هیچ اتومبیلی وجود ندارد، قرمز شوند، برخورد داشته اید. این موضوع نه تنها آزار دهنده است بلکه برای محیط زیست نیست مضر است. چراغ راهنمایی های هوشمند می توانند کلید حل این مشکل باشند و تغییرات اساسی ایجاد نمایند.

پیتر استون، استاد علوم کامپیوتر در دانشگاه تگزاس، معتقد است اگر چراغ های راهنمایی به اندازه ای هوشمند باشند که فریاد شما برای سبز ماندن یا سبز شدن را بشنوند! بسیار مفید تر خواهند بود. ایده او این گونه است که تعدادی "سیستم رزرو" نصب شود تا ماشین شما بتواند از پیش از رسیدن به چراغ با آن ارتباط برقرار کند. چراغ هم در هر لحظه با چند اتومبیل به طور همزمان در ارتباط باشد تا هر کدام را با یک زمان بندی پویا راهنمایی کند و از این طریق بهینه ترین جریان ترافیکی را ایجاد کند.

جریان ترافیکی بهینه، برای هر کسی که زیاد رانندگی می کند، اساسا خبر خوبی است. اما همان طور که همه ما می دانیم تمام رانندگان غیر از شما رانندگی بلد نیستند و البته صد در صد کار و مقصد آنها از اهمیتی فوق العاده کمتر از کار شما برخوردار است! در واقع چراغ راهنمای هوشمند قرار است تعداد خودروهای هر مسیر را محاسبه نموده و براساس آن زمان توقف و چراغ قرمز و سبز هر کدام از مسیرها را تنظیم کند.

دلیل اصلی آن که به چراغ های هوشمند علاقمند می شویم این است که دوست داریم برایمان تضمین شود که هیچگاه نیازی نباشد سرعتمان را کم کنیم یا پشت چراغ قرمز بایستیم. یا اینکه حداقل این چراغ ها به اتومبیل شما می گویند که چگونه سرعت خود را تنظیم کند تا نیازی به توقف در تقاطع ها نباشد، اتفاقی که نه تنها باعث اتلاف وقت شده و حوصله مان را سر می برد بلکه مقدار خیلی زیادی از سوخت اتومبیل ها نیز این گونه تلف می شود.

در یک جهان خیالی و فانتزی که پر است از اتومبیل های مجهز به انواع سنسور و چراغ های راهنمایی هوشمند (این دنیا دیگر زیاد هم خیالی به نظر نمی رسد)، که امکان عبور بدون توقف از یک تقاطع بسیار پر رفت و آمد نیز فراهم باشد، فقط کافی است اجازه دهید اتومبیل تان و چراغ راهنمایی کنترل مسائل را به عهده گیرند.

منبع : زومیت


روباتی هنرمند که از انسانها پرتره می کشد!


نمایشگاه CeBIT سال 2012 هانوفر آلمان میزبان روباتی خواهد بود که می تواند از چهره افراد نقاشی پرتره بکشد. به گزارش خبرگزاری مهر، رایانه ها قطعا توانایی نقاشی کشیدن دارند، اما آنچه این روبات را نسبت به دیگر روباتها و رایانه ها متفاوت ساخته این است که می توان به روبات آموخت که تمامی جزئیات کوچک موجود در چهره فرد را ندیده بگیرد.

دیدن و کشیدن آنچه که دیده شده و یا شمایلی از آنچه که دیده شده توسط یک روبات کار چندان ساده ای نیست، زیرا انجام چنین کاری به معنی متمرکز شدن بر روی جزئیاتی خاص از قبیل چشمها و توجه کمتر به خطوط دور دهان و روی پیشانی است. این روبات نقاش از نرم افزار پردازش حاشیه برخوردار است و با کمک آن می تواند تصمیم بگیرد که برای استفاده از مداد باید بازویش را کجای کاغذ قرار دهد، به این شکل روبات می تواند در عرض 10 دقیقه پرتره ای کامل را از چهره انسان خلق کند.

این روبات نیز مانند بسیاری از هنرمندان دارای شغل روزانه است و در موسسه فرانهوفر برای تحلیل و پردازش بازتابها به کار گرفته می شود. به بیانی دیگر نوری بر روی یک سطح تابانده می شود و روبات باید خط دور نور را در الگویی کروی شکل بر روی سطح مشخص کند، این کار به روبات امکان می دهد تا شکل الگوی بازتاب نور را از زوایای مختلف شناسایی کند.

بر اساس گزارش گیزمگ، روبات همچنین در این آزمایشها می تواند میزان درخشش دایره نورانی را از زوایای مختلف مشخص کرده و یا تعیین کند که آیا رنگی خاص از زوایای مختلف به رنگهای متفاوت دیده می شود؟ روبات نقاش توسط گروه Robotlab در مرکز هنر و رسانه ZKM در کارلسروهه آلمان ساخته شده است.

منبع : مهر نیوز

ساخت نخستین تلویزیون پوشیدنی جهان


یک مهندس برق آمریکایی در اقدامی عجیب دست به ساخت لباسی زده که در حقیقت یک تلویزیون ال‌ای‌دی قابل پوشش است. "دیوید فوربس" اولین کت ویدیوئی خود را در سال 2009 با استفاده از مجموعه‌ای از صفحه نمایش‌های ال‌ای‌دی ساخت. وی تمام این صفحات را با زمینه قرمز رنگ به وزن 22 کیلوگرم کنار هم جمع‌آوری کرد. وی با قصد ساخت یک نمونه بهتر و سبک‌تر با استفاده از چند صفحه مدار قابل انعطاف و چندین ال‌ای‌دی توانسته یک لباس با یک صفحه نمایش تلویزیونی بزرگ بسازد.



فوربس همچنین یک صفحه مدار اضافی را برای کاهش تدریجی علائم ویدیوی آنالوگ از آی‌پاد خود و سه صفحه مدار دیگر برای تفسیر این علائم به فرمان‌هایی برای ال‌ای‌دی‌ها و انتقال قدرت از دو باتری لیتیوم پلیمر ساخت. "فوربس"، این باتری‌ها را درون جیب شلوار خود قرار داده، صفحات کنترل را بر روی شانه‌ها خود و صفحات نمایش قابل انعطاف را در پشت و جلوی کت خود چسبانده است. یک نر ماده چسبی نیز در وسط این کت به جای دکمه‌ها قرار گرفته است. با این شیوه در آخر کار وزن کلی این ابداع تنها 3.6 کیلوگرم بود.

وی اکنون این لباس را به یک جلیقه کاهش داده تا کمتر برای مردم احساس ناامنی ایجاد کند! هزینه این لباس اکنون 20 هزار دلار برآورد شده است. آی‌پاد فوربس به یک صفحه مدار بر روی شانه چپ این جلیقه متصل شده که از یک تراشه دیجیتالی‌سازی شده برای کاهش وضوح ویدیو منطبق با صفحه نمایش لباس برخوردار است. پردازشهای دیگر به انتقال اطلاعلات آی‌پاد به علائم ال‌ای‌دی در چهار صفحه جداگانه پرداخته و از آنجا علائم از طریق کابلهای روبانی به سه تراشه کوچک در هر صفحه مدار منعطف بر روی سینه و پشت حرکت می‌کنند. "فوربس" برای صدای تلویزیون ساخته شده، یکی دیگر از اختراعات خود را که از لوله تخلیه و یک جفت بلندگوی قایق ساخته شده، با سیم به این لباس متصل کرده است.


دوربینی که با سرعت نور تصویر برداری می کند


احتمالا تا به حال تصاویری که توسط دوربین های پرسرعت از اجسام متحرک گرفته شده اند را دیده اید. مثلا تصویری که با سرعت ده هزار فریم در ثانیه از یک گلوله در حال برخورد با یک سیب گرفته شده است.
یک تیم در دانشگاه ام آی تی دوربینی ساخته اند که مرزهای سرعت در تصویر برداری را جابجا کرده است: یعنی با سرعت شاتر یک تریلیون در ثانیه! با چنین سرعتی آنها توانسته اند از نور در حال حرکت عکس برداری کنند و این به معنی یک قدم جدید است. حالا ما دوربینی داریم که می تواند با سرعت نور تصویر برداری کند.

در مدل آزمایشگاهی آنها می بینید، یک اشعه نور توسط لیزر تولید، از درون یک بطری عبور و توسط دروبین ثبت می شود. آنها به خوبی توانسته اند آزمایش خودش شان را صدها بار با موفقیت تکرار کنند. جالب است بدانید که آن اشعه نور که در تصویر و در ویدیو ارایه شده، توسط لیزر برای ۱.۷۱ پیکوثانیه تولید شده است. هر پیکو ثانیه معادل یک تریلیونیوم ثانیه است!

کاربرد ها؟ دکتر راسکار سرپرست تیم می گوید اینکه ما بتوانیم حرکات نور را ثبت کنیم طیف جدیدی از قابلیت ها را در اختیارمان خواهد گذاشت. برای مثال از آنجایی که حالا می توانیم این حرکات را ثبت کنیم می توانیم از نور در پزشکی برای سونوگرافی استفاده کنیم (به جای استفاده از امواج صوتی) یا اینکه می توانیم منتظر ورود دستگاه های سی تی اسکن قابل حمل باشیم.

او می گوید تصور کنید که ده سال دیگر چنین قابلیتی را روی تلفن همراه تان داشته باشید. آن وقت می توانید با تلفن تان بفهمید که میوه ای که می خرید رسیده است یا نه. این سیستم به چشم شما اجازه می دهد چیزهایی را ببینید که تا به حال فقط از طریق نمودار ها و آمارهای ریاضی به آنها دسترسی داشتید. در عکاسی، طراحی و علوم دیگر شما به طیف جدیدی از اطلاعات دسترسی پیدا خواهید کرد که تا به حال فقط با اعداد و ارقام آنها را به دست می آوردید. اما از این پس می توانید آنها را با چشم خودتان ببینید و این به معنی اکتشاف ها و پیشرفت های جدید علمی است که باید منتظرشان باشیم.


گوشت گیاهی تولید شد !


یك محقق آمریكایی موفق به تولید گوشت با پایه گیاهی شده است كه از لحاظ طعم شباهت زیادی با گوشت حیوانات دارد. پیش‌بینی می‌شود مصرف گوشت تا سال 2050 به دو برابر میزان فعلی برسد و دستاورد جدید در تولید گوشت با پایه گیاهی می‌تواند پاسخگوی نیاز سیری‌ناپذیر مردم جهان به مصرف گوشت و گامی مهم در جهت پیشگیری از عوارض ناشی از مصرف این محصول باشد.

"پاتریك براون" متخصص زیست‌شناسی مولكولی دانشگاه استانفورد معتقد است: می‌توان با استفاده از مواد گیاهی فراوان و ارزان كه در اطراف ما وجود دارند، یك ماده غذایی مقوی و سرشار از پروتئین تولید كرد كه از لحاظ ظاهر و طعم مشابه گوشت حیوانات است. این محقق فعالیت خود را بر روی بی‌نیاز شدن از مصرف گوشت حیوانات متمركز كرده است. با توجه به گرایش روزافزون مردم جهان به مصرف گوشت در آینده نزدیك شاهد بروز فاجعه زیست محیطی خواهیم بود، چرا كه تولید دام بیشتر نیازمند مرتع بیشتر است. علاوه بر این كاهش پرورش احشام به كم شدن انتقال بیماری‌های مشترك دام و انسان نیز كمك خواهد كرد.

پیش از این نیز تحقیقاتی در خصوص تولید گوشت حیوانات در آزمایشگاه انجام شده بود. "مارك پست" از محققان دانشگاه آیندهوون هلند تأكید می‌كند: این روش كه مبتنی بر تكنیك سلول های بنیادی برای رشد اندام‌های جایگزین یا تولید بافت انسانی در آزمایشگاه است، بسیار پر هزینه بوده و برای تولید انبوه گوشت مناسب نیست. روش ابداعی محقق آمریكایی در مقایسه با سایر ایده‌ها، مقرون به صرفه‌تر بوده و در صورت طعم مناسب می‌تواند جایگزین مناسبی برای گوشت حیوانات باشد. گوشت تولید شده با پایه گیاهی احتمالا تا پایان سال جاری میلادی به بازار عرضه خواهد شد.

منبع : جام جم


تاريخ : پنج شنبه 18 اسفند 1390 | 7:49 | نويسنده : ss

تصاویر بدون شرح جالب و دیدنی

 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Image را انتخاب كنید
























































































































 


تاريخ : پنج شنبه 18 اسفند 1390 | 7:35 | نويسنده : ss

داستان های کوتاه و خواندنی


از یک دختربچه بدجوری کتک خوردم !
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید...

منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!

ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونورخیابونه گل میفروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره ...

دیگه نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟!

حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!

یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!

تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!

همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین ...
داستانی متفاوت از چوپان دروغگویی دیگر
یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه ...

یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.

آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان می رساندند می دیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر می رسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!

پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را ...

چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگ ها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوش تر بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است !!!

مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.

بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.

اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را می شنید گفت: دوستان توجه کنید که ممکن است کسی نخست ""راستگو"" باشد ولی وقتی گوسفندان، چماق و سگ های ما را گرفت وسوسه شود و دروغگو شود. بنابراین بهتر است هیچگاه ""گوسفندان""، ""چماق"" و ""سگ های نگهبان"" خود را به یک نفر نسپاریم**.


حکایت چهار دانشجو‎
چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون رو نداشتند.
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اینصورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یک راست به پیش استاد رفتند.

مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند:


که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این 4 نفر از طرف استاد برگزار بشه ...

آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند.

استاد قبل از امتحان با اونها این نکته رو عنوان می کنه که بدلیل خاص بودن و خارج از نوبت بودن این امتحان باید هر کدوم از دانشجوها توی یک کلاس جدا بنشینند و امتحان بدن که آنها هم به خاطر داشتن وقت کافی و آمادگی لازم با کمال میل قبول می کنند.

امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بیست بود:

1. نام و نام خانوادگی؟
2 نمره

2. کدام لاستیک پنچر شده بود؟
18 نمره

الف. لاستیک سمت راست جلو
ب. لاستیک سمت چپ جلو
ج. لاستیک سمت راست عقب
د. لاستیك سمت چپ عقب

بنظر شما دوستان، آیا اون 4 دانشجو توانستند به سوالات پاسخ صحیح بدهند ؟!

مورچه و سلیمان
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود.
از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟
مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم.
حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی.
مورچه گفت: "تمام سعی ام را می کنم...!"
حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشتکار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد.
مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آورد ...

چه بهتر که هرگز نومیدی را در حریم خود راه ندهیم و در هر تلاشی تمام سعی مان را بکنیم، چون پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست ...

آیینه و شیشه
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست ...
عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟
گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد.
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟
گفت: خودم را می بینم !
عارف گفت: ولی دیگر دیگران را نمی بینی !
آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند و آن چیزی نیست جز "شیشه"
اما در آینه لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی
این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن :
وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آنها احساس محبت می کند.
اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند !
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه ای را از جلو چشم هایت برداری، تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری ...


میمون ها و کلاه فروش
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست!
بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند.
فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را از سرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند.
به فکرش رسید... که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاهها را بطرف زمین پرت کردند و او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد.
سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند ...
یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد.
او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون ها هم همان کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند!
یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت : فکر می کنی فقط تو پدر بزرگ داری؟!

نکته : رقابت هیچگاه سکون نمی شناسد

تغییر دنیا
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است: "کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم. بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم. در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم. اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم!"

زشت ترین دختر کلاس
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند! نقطه مقابل او دختر زیباروی و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید:
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
یکدفعه کلاس از خنده ترکید …

بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند.
او گفت: اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.

او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد. مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا!

سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:
برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!

در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند.
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
و همسرم اینگونه جواب داد:
من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم ...

شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند
دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند
و بخند که خدا هنوز آن بالا با تـوست


مفهوم خانواده

با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم
اووه ! معذرت میخوام … من هم معذرت میخوام.
دقت نکردم … ما خیلی مؤدب بودیم، من و اون غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم؛ اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم ؟!

کمی بعد از آنروز، در یک غروب غمگین مشغول پختن شام بودم. دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد اما همینکه برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش ولی بدون کمترین توجهی با اخم به او گفتم: "اه ! ازسرراه برو کنار" قلب کوچکش شکست و رفت ! اصلا نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم ...

وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت:
وقتی با یک غریبه برخورد میکنی، آداب معمول را رعایت میکنی اما با بچه ای که دوستش داری بد رفتار میکنی !
برو به کف آشپزخانه نگاه کن. آنجا نزدیک در، چند گل پیدا میکنی.
آنها گلهایی هستند که او برایت آورده بود. خودش آنها را چیده. صورتی و زرد و آبی ...
او تنها به این خاطر آرام ایستاده بود که سورپرایزت بکنه
هرگز اشکهایی که چشمهای کوچیکشو پر کرده بود ندیدی

در این لحظه بود که احساس حقارت کردم و بی امان اشکهایم سرازیر شدند.

آرام رفتم و کنار تختش زانو زدم ... بیدار شو کوچولو، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟
گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری که امروز داشتم. نمی بایست اونجور سرت داد می کشیدم
دخترم گفت : اشکالی نداره مامان چون من به هر حال دوستت دارم مامان
من هم دوستت دارم دخترم
و گلها رو هم دوست دارم
مخصوصا آبیه رو ...

کوچولوی من ادامه داد : اونا رو کنار درخت پیدا کردم ورشون داشتم چون مثل تو خوشگل هستن. میدونستم دوستشون داری، مخصوصا آبیه رو ...


آیا میدانید که اگر فردا بمیرید شرکت یا موسسه ای که در آن کار میکنید به آسانی در ظرف یک روز برای شما جانشین جدیدی می آورد؟
اما خانواده ای که به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد کرد؟
و به این فکر کنید که ما خود را عجیب وقف کار میکنیم و به خانواده مان آنطور که باید اهمیت نمی دهیم!

چه سرمایه گذاری ناعاقلانه ای !
اینطور فکر نمی کنید؟!
به راستی کلمه "خانواده" یعنی چه ؟!


تاريخ : پنج شنبه 18 اسفند 1390 | 7:30 | نويسنده : ss

زیبا ترین جزیره های جهان


 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید

 

 
 







 
 
 







 
 
 







 
 
 






م:ایران ویج


تاريخ : پنج شنبه 18 اسفند 1390 | 7:25 | نويسنده : ss

عروسی رنگارنگ


 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید

" دو روح با یک فکر واحد
دو قلب که برای یکدیگر می تپد . . . "

 

 
 







 
 
 







 

 
 







 
 
 












م:ایران ویج


تاريخ : چهار شنبه 17 اسفند 1390 | 11:31 | نويسنده : ss

 

 

نام کشور

قیمت هر لیتر بنزین

ونزوئلا

5 سنت

بحرین

21 سنت

آذربایجان

75 سنت

مالزی

61 سنت

روسیه

91 سنت

کانادا

1 دلار و 30 سنت

ژاپن

1 دلار و 91 سنت

انگلیس

2 دلار و 13 سنت

آلمان

2 دلار و 17 سنت

فرانسه

2 دلار و 28 سنت

هلند

2 دلار و 40 سنت

 

بنزین در مقیاس جهانی

برخلاف آنچه تصور می شود مردم کشورهای نفت خیز و دارنده ذخایر نفتی باید هزینه کمتری را در قبال خرید سوخت مصرفی خودروهای خود بپردازند اما آمارها نشان می دهد این تصور درست نبوده و ذخایر نفتی یک کشور تعیین کننده قیمت بنزین در آن کشور نیست. به عنوان مثال امارات به عنوان چهارمین کشور دارای ذخایر بزرگ نفتی در میان سایر کشورهای عربی منطقه، سومین کشور عربی است که قیمت بنزین در آن بالا است.

در این مقایسه کشورهای سوریه و تونس دو کشوری هستند که مصرف کنندگان آن با پرداخت هر لیتر بنزین به ترتیب 3/15 درهم، یعنی حدود 1620 تومان و 2/56 درهم در حدود 1320 تومان مقام اول و دوم را به عنوان گران ترین نرخ بنزین به خود اختصاص داده اند و پس از آن امارات با قیمت هر لیتر بنزین 5/1 درهمی در حدود 770 تومان دارای مقام سوم است. همچنین کشور عراق با قیمت هر لیتر بنزین 1/39 درهم در حدود 720 تومان، الجزایر با قیمت 1/1 درهم در حدود 565 تومان، مصر با قیمت 58/0 درهم در حدود 300 تومان، لیبی با قیمت 0/51 درهم در حدود 260 تومان و عربستان با قیمت 0/44 درهم در حدود 220 تومان به ترتیب رتبه های چهارم تا هشتم را دارا هستند. در این رتبه بندی نکته جالب توجه میزان ذخایر نفتی کشورهاست؛ مثلا کشور مصر که ذخایر نفتی آن کمتر از یک بیستم ذخایر نفتی امارات است قیمت بنزین در آن تقریبا 300 درصد کمتر از قیمت بنزین در کشور امارات است اما نکته حائز اهمیت در این مقایسه رتبه ایران است که با کمی محاسبه و درنظر گرفتن این که به عنوان هفتمین دارنده ذخایر نفتی جهان و دومین دارنده ذخایر گازی در جهان شناخته می شود قیمت بنزین در آن کمی بالا بوده و بعد از کشور امارات قرار می گیرد در حقیقت باید ایران را به عنوان چهارمین کشور در این لیست جای داد.

کشورهای اروپایی

کشورهای اروپایی به جهت در اختیار نداشتن ذخایر نفتی هزینه بنزین و در مجموع هزینه های تامین انرژی نسبت به سایر کشورها خصوصا کشورهای آسیایی که تولیدکننده نفت هستند بسیار بالاست اما این درحالی ست که مردم ساکن در این کشورها به واسطه داشتن سطح درآمدی مناسب، دغدغه چندانی برای تامین هزینه بنزین مصرفی خود را ندارند. جالب است بدانید در بین کشورهای اروپایی هلند با قیمت دو دلار و 40 سنت برای هر لیتر بنزین مقام اول و ایتالیا و دانمارک با قیمت دو دلار و 36 سنت برای هر لیتر دوم و فنلاند با دو دلار و 33 سنت مقام سوم را به لحاظ گران ترین بنزین در بین سایر کشورهای اروپایی دارا هستند. همچنین فرانسه با دو دلار و 28 سنت، آلمان 2 دلار و 17 سنت، پرتغال با دو دلار و 16 سنت و انگلیس با دو دلار و 13 سنت به ترتیب رتبه های چهارم تا هفتم را در اختیار دارند. نکته جالب توجه در بین کشورهای اروپایی قیمت پایین بنزین در بلغارستان بوده که با قیمت یک دلار و 74 سنت ارزان ترین بنزین اروپا را به مردم خود ارائه می کند.

کشورهای قاره آمریکا

با وجود اینکه اغلب کشورهای آمریکای شمالی و جنوبی خود دارای منافع نفتی هستند و می توانند با تکیه بر همین اصل قیمت بنزین را در حد تعادل نگه دارند اما به نظر می رسد سیاست های این کشورها در شرایط کنونی فقط بر اصل واردات پایه گذاری شده و قصد استفاده از منابع داخلی خود را ندارند.

هرچند قیمت بنزین در این کشورها نسبت به کشورهای اروپایی در حد مناسب تری قرار دارد اما به نسبت درآمد ساکنان آنها هزینه بنزین برای آنها بالا است. در بین کشورهای آمریکایی برزیل با قیمت یک دلار و 53 سنت در هر لیتر عنوان نخست گران ترین بنزین را به خود اختصاص داده و بعد از آن اروگوئه با یک دلار و 52 سنت و شیلی با یک دلار و 36 سنت مقام های دوم و سوم را دارا هستند. همچنین قیمنت بنزین در کانادا یک دلار و 30 سنت به فروش می رسد و در خود ایالات متحده مردم برای هر لیتر باید 89 سنت پرداخت نمایند.

جالب است بدانید کشور بولیوی دارای ارزان ترین قیمت بنزین در بین سایر کشورهای حوزه آمریکا بوده و مردم آن بابت هر لیتر بنزین فقط 54 سنت می پردازند.

ارزان ترین و گران ترین بنزین جهان

جالب است بدانید ارزان ترین بنزین جهان در کاراکاس پایتخت ونزوئلا و آن هم فقط با قیمت پنج سنت بابت هر لیتر فروخته می شود و پس از آن کشورهای عربستان و لیبی رتبه های دوم و سوم را در اختیار دارند. همچنین در خصوص گران ترین قیمت بنزین جهان نیز باید گفت مردم کشور ترکیه با پرداخت دو دلار و 68 سنت بیشترین هزینه را با بت خرید بنزین پرداخت می کنند و بعد از آن کشورهای انگلیس و هنگ کنگ در رده های بعدی گران قیمت ترین بهای بنزین جهان قرار دارند.

تناسب بهای بنزین و قدرت خرید مردم

مقایسه قیمت بنزین نسبت به درآمد سرانه مردم نشان می دهد قدرت خرید مردم در نقاط مختلف جهان جهت خرید بنزین متفاوت است. هرچند آمار و ارقام به دست آمده گویای گران تر بودن قیمت بنزین در کشورهای اروپایی نسبت به سایر کشورهای جهان است اما سرانه درآمد مردم این کشورها نشان می دهد هزینه پرداختی آنها بابت بنزین رقم معقولی بوده و بررسی قیمت ها نمی تواند ملاک مناسبی برای گرانی یا ارزانی بنزین در یک منطقه باشد.


درخصوص جایگاه کشور ایران باید گفت براساس آمارهای جهانی سرانه درآمد سالانه هر ایرانی 12 میلیون و 900 هزار تومان تعیین شده، حال اگر مبنای قیمت بنزین را بنزین آزاد لیتری 700 تومانی قرار دهیم؛ هر ایرانی برای مصرف هزار لیتر بنزین سالانه باید در حدود 700 هزار تومان هزینه کند و این یعنی اختصاص کمتر از دو درصد از درآمد خاص هر ایرانی برای مصرف بنزین سالانه که همانطور که مشخص است ایران در جایگاه بدی قرار ندارد.


تاريخ : چهار شنبه 17 اسفند 1390 | 11:11 | نويسنده : ss

حس نوستالژیکی که این روزها با به خاطر آوردن آن‌ها به ما دست میدهد شاید یکی از قشنگترین حس‌ها باشد. این گوشی‌ها در زمان خودشان آنقدر زیاد شده بودند که شاید از بدست گرفتن آن‌ها خجالت میکشیدید اما این روزها به داشتن آن‌ها افتخار میکنید.

ما نیز سعی کردیم تا گزارشی از این گوشی‌های بسیار نوستالژیک تهیه کنیم و مروری داشته باشیم بر تعدادی از آن‌ها که برای ما و شما یادآور خاطرات تلخ و شیرین هستند:

 نوکیا ۱۱۰۰:

خاطرات من,موبايل, گوشی‌, خاطرات ,گوشی‌های نوکیا

  نوکیا ۱۱۰۰ به عنوان یکی از مهمترین گوشی‌های بازار ایران به شمار می‌آید. این گوشی به گفته خیلی‌ها هیچوقت از یادها نمیرود. بیش از ۹۰ درصد از افرادی که این گوشی را خریداری کردند از آن راضی هستند و به طور خاصی روی آن تعصب دارند. یکی از ویژگی‌های فراموش نشدنی این گوشی چراغ قوه آن بود که در زمان‌های حساس واقعا به کمک صاحبانش میشتافت. این گوشی در طی زمان‌های مختلف به نام‌هایی مانند:

گوشکوب، یازده دو سوراخ، یازده چراغ قوه معروف بود.

یکی دیگر از ویزگی‌های این گوشی که بیشتر زبان زد شد سفت و محکم بودن آن بود. همیشه وقتی با صاحبان این گوشی‌ها صحبت کنید خاطراتی مبنی بر سقوط از ارتفاع یا رد شدن ماشین از روی آن میشنوید.

 نوکیا ۶۶۰۰:

خاطرات من,موبايل, گوشی‌, خاطرات ,گوشی‌های نوکیا

این گوشی جزء اولین گوشی‌هایی است که دارای سیستم بلوتوث بود. البته در آن زمان این فناوری زیاد کابرد نداشت زیرا گوشی‌های دیگر تنها قابلیت‌های ابتدایی داشتند. نوکیا ۶۶۰۰ به عنوان یکی از گوشی‌هایی شناخته میشود که توانست انقلابی را در عرصه موبایل ایجاد کند.

این گوشی توانایی پخش بعضی از فرمت‌های تصویری را داشت و به خاطر طراحی زیبا و جذابی که دارا بود توانست خیلی زود جای خود را در بین جوانان ایرانی باز کند. البته در آن زمان گوشی‌هایی مانند ۷۶۱۰ نیز در بازار وجود داشت،اما در کنار فروش زیاد این گوشی شاید خیلی به چشم نمی‌آمد. البته دوربینVGA و همچنین ۶ مگابایت حافظه داخلی نیز از دیگر امکانات این گوشی بود.

نوکیا ۶۶۰۰ به خاطر شکل خاصی که داشت بیشتر به نام‌هایی مانند: کتلت یا آجر شناخته می‌شد.

از دیگر گوشی‌های نوکیا که در دوره‌های متفاوت توانستند اسم و رسم خوبی برای خود دست و پا کنند میتوان به N70 یا N73 که در زمان خود بسیار همه گیر شده بودند اشاره کرد. نوکیا همچنان به ارائه گوشی‌های ساده ادامه میدهد اما در تولید گوشی‌های لمسی نیز بیکار نیست و گوشی‌هایی مانند:N8 یا ۵۸۰۰ تولید می‌کند.

یکی دیگر از شرکت‌هایی که آن روزها در بین مردم طرفداران بسیاری داشت و توانسته بود نظر افراد زیادی را به سمت

خود جلب کند سونی اریکسون بود. این شرکت نیز بعد از نوکیا بازار فروش خوبی در کشور ما داشت. این فروش خوب به این معنا است که حتما گوشی‌های خاطره انگیز نیز تولید کرده است.

 سونی اریکسون P910:

 

خاطرات من,موبايل, گوشی‌, خاطرات ,گوشی‌های نوکیا

این گوشی با صفحه ۳ اینچی و لمسی خود توانست توجه افراد زیادی را به خود جلب کند. شاید این اولین گوشی لمسی ای نبود که وارد کشور ما شد اما باید به جرات بگوییم که جزء اولین گوشی‌های این سبک بود که به قدرت و محبوبیت رسید. از مزایای آن میتوان به یک دوربین VGA و بلوتوث و درگاه مخصوص اتصال به کامپیوتر نام برد. همچنین به غیر از صفحه نمایش لمسی این گوشی دارای یک صفحه کیبورد QWERTY نیز بود. از اجداد این گوشی که در ایران هم وجود داشتند میتوان به P810 و P900 اشاره کرد که آن‌ها نیز بازار نسبتا خوبی داشتند.

چندی پیش که در بازار موبایل قدم میزدم که متوجه یکی از این گوشی‌ها بابرچسب “فروشی نیست” شدم و وقتی علت را از صاحب مغازه پرسیدیم او در جواب گفت: ” این گوشی تنها برای تزئین و زیبایی ویترین اونجاست و خیلی دوستش دارم”. این جمله شاید سندی برای محبوبیت زیاد این گوشی باشد.

 سونی اریکسون K750:

خاطرات من,موبايل, گوشی‌, خاطرات ,گوشی‌های نوکیا

شاید معروف ترین گوشی در ایران همین K750 باشد. تقریبا ۹۹ درصد از مردم با این گوشی به خوبی آشنا هستند و کمتر کسی است که آن را ندیده و یا نشناسد. بعد از شنیدن کلمه همه گیر یا در اصطلاح عامیانه “خز” شاید اولین چیزی که به ذهن شما میرسد همین گوشی باشد.

K750 گوشی ای ساده و با امکانات نه چندان زیادی مانند دوربین ۲ مگاپیکسلی و البته وزن کم و متناسب بود. اما همین امکانات نسبتا کم توانست سر وصدای زیادی را به پا کند به طوری که در بعضی مقاطع این گوشی نایاب نیز شد. البته همانطور که میدانید گوشی‌هایی که طرفداران زیادی دارند حتما اسم‌های خاص نیز دارند. از مهمترین اسم‌های این گوشی میتوان به آجر اشاره کرد.

البته پس از این گوشی مدل‌های جدیدتری از آن نیز وارد بازار شدن مانند:K800 که آن نیز به دسته گوشی‌های همه گیر پیوست اما نتوانست خاطرات K750 را دوباره زنده کند.

اما در بین گوشی‌های سونی اریکسون شاید انصاف نباشد که از سری W نام نبریم.

 W700:
خاطرات من,موبايل, گوشی‌, خاطرات ,گوشی‌های نوکیا

در بین گوشی‌های این سری شاید مهمترین و محبوب ترین گوشی W700 بود. سری W در سونی اریکسون با هدف افزایش قدرت صوتی و تصویری به بازار آمد. البته نباید از این مسئله غافل شویم که این سری از گوشی‌های این شرکت بسیار خوب و کارآمد بودند.

W700 به علت سبک ساده و قدرت زیادی که داشت توانست خیلی سریع در بین مردم جایی برای خود پیدا کند به طوری که گاهی دیده میشد که تمام اعضای یک خانواده از این گوشی استفاده میکنند.

نکته جالب اینکه در حین گشت و گذار در یکی از بازارهای موبایل شرق تهران بافردی روبرو شدیم که یک W700 در دست داشت. از او در مورد تلفن اش سوالی پرسیدیم و جواب جالبی نیز دریافت کردیم. او در پاسخ به اینکه آیا از گوشی خود راضی هست یا نه گفت: “این گوشی ۴ ساله داره کار میکنه، دوربینش خرابه،صفحش شکسته، بعضی از دکمه‌هاش کار نمیکنه اما هنوز بسیار عالیه و قصد عوض کردش را ندارم”.

در اینجا

باید به این اشاره کنیم که به جز این دوشرکت در زمان‌های گذشته گوشی‌ها و شرکت‌هایی بوده اند که در دوره ای از زمان همه گیر شده اند. از بین این شرکت‌ها میتوان به SONY یا ALCATEL اشاره کرد. همچنین گوشی‌هایی مانند Z5 نیز خاطرات زیادی برای شما یادآوری میکند. همچنین گوشی‌هایی مانند نوکیا۸۱۱۰ نیز هستند که خاطراتی را برای اولین افرادی که تلفن همراه داشتند یادآوری میکند.

برای اینکه با نظر مردم و مغاره داران نیز بیشتر آشنا بشویم سری به یکی از بازارهای موبایل زدیم. در ابتدا پس از صحبت با مغازه داران از آنها خواستیم تا نظراتشون در مورد گوشی‌ها بگویند.

یکی از نکات مشترکی که در بین همه افراد وجود داشت تمجید آن‌ها از گوشی۱۱۰۰ بود. همه این گوشی را به عنوان یکی از قدرتمندترین و بهترین گوشی‌های  ساخته شده در جهان می‌دانستند. تقریبا ۹۰ درصد از افرادی که از آن‌ها سوالاتی پرسیدیم خاطراتی با این گوشی داشتند.

در مورد دیگر گوشی‌ها نیز جملات جالبی را عده ای به زبان آوردند. وقتی ازیک نفر در مورد گوشی ۳۳۱۰ سوال کردیم او در جواب گفت: “منفجر میشد اما کارمیکرد”.

یا هنگامی‌که از یک دانش آموز در مورد همین گوشی پرسیدیم او گفت:“این گوشیا به سن من قد نمی‌ده”.

جملاتی که در مورد K750 و ۶۶۰۰ شنیدیم بیشتر در این حوزه که : “دست همه بود”.

این روزها مردم بیشتر به گوشی‌های ظریف، با کاربری بالا، هوشمند و قالبا صفحه لمسی روی آورده اند. گوشی‌هایی که شاید با یک زمین خوردن از بین بروند.