این هتل در سال 1993 ساخته شد و از آن زمان به بعد پذیرای هزاران توریست بوده است. هتل دی سال پلایا دارای 15 اتاق، یک اتاق ناهار خوری، یک اتاق نشیمن و یک بار است.
در کشور بولیوی هتلی که تماماً از نمک ساخته شده است موجب شگفتی توریستها و گردشگران خارجی شده است. مبلهای هتل نیز از نمک ساخته شدهاند. توریستهائی که در نمکی نبودن هتل شک دارند اقدام به لیسیدن دیوارهای هتل میکنند.در هتل نمکی بولیوی تمامی وسائل نیز فقط از مواد طبیعی ساخته شدهاند و به هیچ وجه از مواد شیمیائی در ساخت آنها استفاده نشده است.
جمهوری اسلامی ، محصول انقلاب اسلامی بود. این زایش سیاسی ، هر چند سخت و پرهزینه بود و به بهای شکنجه و شهادت فرزندان ایران در دوران انقلاب به دست آمد اما نگهداشت "جمهوری اسلامی" بسیار طاقت فرساتر از برپایی آن است.
اگر شکل گیری جمهوری اسلامی را به شهادتین یک فرد تازه مسلمان تشبیه کنیم ، می توانیم چنین بگوییم که مسلمان ماندن ، به مراتب سخت از اسلام آوردن است چه آن که تشرف به اسلام با یک مرتبه "شهادتین" میسر است ولی مسلمان واقعی ماندن ، مستلزم نمازهای یومیه ، روزه رمضان ، خمس و زکات ، اخلاق گرایی و راستگویی ، دوری از گناهان ، جهاد و ... است که صد البته سخت تر ازجاری ساختن شهادتین بر زبان است.
در فروردین 1358 ، شهادتین ایران معاصر با عنوان "جمهوری اسلامی" در صندوق های رأی جاری شد ولی از آن تاریخ تا کنون ، حفظ جمهوریت و اسلامیت نظام برخاسته از انقلاب مردم ایران ، کاری است سخت و همه روزه.
جمهوری اسلامی ، هر چند همواره با خطراتی از بیرون مواجه بوده است (مانند جنگ و تحریم) اما بزرگ ترین خطر برای جمهوری اسلامی ، نه از ورای مرزها که از درون است.
خطر اصلی برای جمهوری اسلامی ، این است که در گذر زمان ، تنها نامی از آن باقی بماند و خودش از بین رفته باشد ؛ درست مانند کسی که نامش مسلمان است ولی نه نماز می خواند ، نه روزه می گیرد و نه به هیچ کدام از دستورات دینی تقید دارد.
مراجعه به آرای مردم ، اجرای احکام راستین اسلام، کارآمدی ، استقلال در سیاست خارجی ، پاسداشت آزادی های مدنی ، تأمین معیشت مردم ، پاسخگو بودن قدرت ، اجرای عدالت و نظایر این ها ، احکام "جمهوری اسلامی" اند و اگر اجرا نشوند ، شاید در قاموس سیاسی جهان و در کشوری به نام ایران ، "جمهوری اسلامی" برپا باشد ولی در واقع ، جمهوری اسلامی واقعی وجود نخواهد داشت.
بسیاری گمان می کنند ، حفظ جمهوری اسلامی ، تلاش صرف برای نگهداشتن کالبد نظام و اجزای متشکله آن است. اما واقع مطلب این است که کسی که در پاسداشت احکام شریعت می کوشد ، یا فردی که بر حفظ حقوق مخالفان در کشور پای می فشارد ، یا رسانه ای که تیغ تیز نقدش را متوجه فلان مسوول ارشد می کند و او را به پاسخگویی فرا می خواند ، یا دادرسی که حکم به حراست از آزادی بیان می دهد ، یا صنعتگری که تخصص و تلاشش را برای خودکفایی و استقلال اقتصادی به کار می گیرد ، در واقع از جمهوری اسلامی حراست می کند هر چند که مانند بسیاری شعار ندهد و ادعا نکند و برای خود کیسه ندوزد.
بزرگ ترین جفایی که مسوولان نظام جمهوری اسلامی می توانند در حق جمهوری اسلامی بکنند این است که در گذر زمان ، روح جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند و به جسم اداری و بروکراتیک آن بسنده کنند و هر آن که بر حفظ روح جمهوری اسلامی مانند قانونگرایی ، مردم گرایی ، شریعت گرایی ، پاسخگویی ، آزادی ، تحمل مخالف و ... پای بفشارد را با انگ هایی مانند ضدانقلاب و عامل بیگانه و فریب خورده و نظایر این (که این برچسب ها کم هم نیستند!) بنوازند و آنها را طرد و منکوب کنند.
حفظ جمهوری اسلامی ایران ،صرفاً با حفظ تمام احکام ذاتی آن که حامل همه ارزش های تاریخی ، دینی ، ملی و دموکراتیک مردم ایران است ، میسر خواهد بود و نباید اجازه داد این نعمت بزرگ که محصول مجاهدت ها و ایثارگری های بی دریغ فرزندان ایران است ، از بین برود ، هم جسمش و هم روحش ، که جسم بی روح ، به هیچ کار نیاید.
آیا میدانید : در تایوان بشقابهای گندمی درست میشود وافراد بعد از خوردن غذا بشقابهایشان را هم میخورند.
آیا میدانید : گوش و بینی درتمام طول عمر انسان در حال رشد میباشند و بزرگتر میشوند.
آیا میدانید : آب دریا بهترین ماسک زیبایی پوست میباشد.
آیا میدانید :اولین مردمانی که نخ را کشف کردند وموفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند.
آیا میدانید :بزرگترین دریای دنیا دریای مدیترانه است و عمیقترین نقطه آن به ۴۳۳۰متر میرسد.
آیا میدانید : فقط پشه ماده نیش میزند و از پروتین خون مکیده شده جهت تخم گذاری استفاده میکند.
آیا میدانید : هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی است.
آیا میدانید :مقاومت موش صحرایی در برابر بیآبی بیشتر از شتر است.
آیا میدانید : جمعیت میمونهای هند بالغ بر ۵۰ میلیون است.
آیا میدانید : یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم کافی برای کشتن ۲۲۰۰ انسان در اختیار دارد.
آیا میدانید : ۳۵۰ هزار نوع کفشدوزک در جهان وجود دارد.
آیا میدانید :نوشابه های زرد رنگ، زیانبارتر از نوشابههای سیاه رنگ هستند.
آیا میدانید : شش چپ، اندکی از شش راست کوچکتر است تا فضای کافی برای قرارگیری قلب فراهم آید.
آیا میدانید :تعداد سلولهای گیرنده بویایی در سگهای معمولی، یک میلیارد و در سگهای شکاری،۴ میلیارد عدد است
آیا میدانید : رشد کودک در بهار بیشتر است.
آیا میدانید : هر انسان در حدود نیم ساعت یک تک سلولی بوده است ؟
آیا میدانید : دندان تنها بخش از بدن انسان است که ترمیم نمی شود ؟
آیا میدانید : هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه ۲۰۰۰۰۰ اخم است ؟
آیا میدانید : اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان میبرد ؟
آیا میدانید : آب دریا بهترین ماسک برای صورت انسان است ؟
آیا میدانید : ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک میکند ؟
آیا میدانید : عمر پرزهای چشایی انسان از ۷ تا ۱۰ روز است ؟
آیا میدانید : اندازه قلب هر فرد به اندازه مشت اوست ؟
آیا میدانید : قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد ؟
آیا میدانید : سریع ترین عضله بدن انسان زبان اوست ؟
آیا میدانید : بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟
آیا میدانید : تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟
آیا میدانید : استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟
آیا میدانید : تـنها در طول زمانی که این جمله را می خوانید در حدود ۵۰ هزار سلول بدنتان میمیرد و سلول های جدید جایگزین آن می شود ؟
آیا میدانید : در طـول یـک ساعت قلب شما آنقدر سخت کار می کند کـه مــی تـــوانــد انرژی حمل یک جسم یک تنی به اندازه یک کیلومتر از سطح زمین را تامین کند ؟
آیا میدانید : اولین دوقلوهای آزمایشگاهی اولین بار در سال ۱۹۸۱ به دنیا آمدند ؟
آیا میدانید : اگر سلول های موجود بر روی پوست بدن انسان را به دنبال هم بچینیم، طول آن به ۴۵ مایل خواهد رسید ؟
آیا میدانید : در طول یک سال، قلب یک انسان عادی ۴۰ میلیون بار می تپد ؟
آیا میدانید : بیشتر انسانها در یک دقیقه ۲۵ مرتبه پلک می زنند و بطور میانگین هر انسان سالانه بیش از ۱۳ میلیون مرتبه پلک می زند ؟
آیا میدانید : معده شما باید هر دو هفته یکبار ماده مخاطی جدید ترشح کند در غیر اینصورت خودش را هضم خواهد کرد ؟
آیا میدانید : شش سمت چپ کوچکتر از شش سمت راست است تا فضایی برای قلب ایجاد شود ؟
آیا میدانید : جراحی چشم یکی از پیشرفت های چشمگیر در طب باستان به شمار می رود ؟
آیا میدانید : عطسه در هنگام خارج شدن از دهان، سرعتی بالغ بر ۱۰۰ مایل بر ساعت دارد ؟
آیا میدانید : اگر بدن شما خشک و یخ زده شود ۱۰% به وزن آن اضافه خواهد شد که این مقدار وزن اضافی را مایکرو ارگانیسم هایی که بر روی بدن قرار دارند، تشکیل می دهند ؟
آیا میدانید : براساس آمارهای اخیرسازمان جهانی سلامتی، روزانه در حدود ۱۰۰ میلیون فعالیت جنسی رخ میدهد؟
آیا میدانید : زمانیکه گوشت و شیر را با هم می خورید، بدن به هیچ وجه کلسیم شیر را جذب نمی کند و بهتر است میان مصرف گوشت و شیر حداقل ۲ ساعت فاصله باشد ؟
آیا میدانید : ما یک داروخانه کامل در بدن خود داریم و می توانیم هر دارویی را در بدن خود تولید کنیم ؟
آیا میدانید : طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست ؟
آیا میدانید : محـقـقان اخیـراً بـه ایـن نتیجه رسیده اند که کلیه انسان ۵۰۰ عملکرد متفاوت دارد ؟
آیا میدانید : ساختمان عملکرد دست وال، سگ، پرندگان (بال ها) و انسان دقیقاً مشابه است ؟
آیا میدانید : شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسئولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟
آیا میدانید : چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد که معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل عمل می کند ؟
آیا میدانید : چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟
آیا میدانید : گوش و بینی شما در تمام طول عمر به رشد خود ادامه می دهند ؟
آیا میدانید : چشمهای ما از بدو تولد همین اندازه بودهاند، اما رشد گوش و بینی ما هیچوقت متوقف نمیشوند ؟
آیا میدانید : شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن می کرده است ؟
آیا میدانید : عمر مفید انسانها در کف دستشان اینگونه (۸۱ – ۱۸ = ۶۳) نوشته شده است ؟
آیا میدانید : ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است ؟
آیا میدانید : هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟
آیا میدانید : یک انسان نهایتا میتواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود ؟
آیا میدانید : کالبد شکافی انسانهای جدید بسیار بیشتر از انسانهای قدیمی طول میکشد ؟
آیا میدانید : انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد ؟
آیا میدانید : هر انسان میتواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکوردش در جهان ۸۵ ثانیه است ؟
آیا میدانید : وزن اسکلت انسان بالغ ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟
آیا میدانید : انسان اولیه (ناندرتال ها) و اجداد اولیه انسان هر دو در یک زمان در اروپا بودند ؟
آیا میدانید : یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است ؟
آیا میدانید : لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟
آیا میدانید : انسان ۹ هزار سال پیش از میلاد برای اولین بار به کشاورزی پرداخت ؟
آیا میدانید : دویست میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است ؟
آیا میدانید : کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود ؟
امیدوارم لحظات شادمانه، زیبا و باشکوهی در خاطرات همگی شما دوستان
ارجمند ترسیم شود و سالی پربار و سراسر کامیابی را در پیش رو داشته باشید
یا مقلب القلوب والابصار
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
یا مدبر اللیل والنهار
ای تدبیر کننده روز و شب
یا محول الحول والاحوال
ای دگرگون کننده حالی به حال دیگر
حول حالنا الی احسن الحال
حال ما را به بهترین حال دگرگون کن
کانال Corinth در یونان، یک مسیر منحصر بفرد عبور کشتی است که بین دو دریاچه Aegean و Ionian قرار گرفته است.
ایده ساخت کانال به دوران قدیم برمی گردد . اسکندر ، جولیوس سزار و کالیگولا (امپراطور روم) هر کدام بدنبال کندن این کانال بودند.حتی نرو این کار را در سال 67 میلادی آغاز کرد.
اماعملیات اصلی حفر کانال، در اواخر قرن 19 توسط مهندسان فرانسوی تحت قرارداد دولت وقت یونان انجام شد.
این کانال به طول 6.3 کیلومتر و عرض 21 تا 25 متر، از جاذبه های توریستی یونان است.
عمق آب در داخل کانال، حدود 8 متر و ارتفاع سطح آب تا بالاترین نقطه دیواره های کناری، 90 متر است.
|
|
|
ژاپن یک سال پس از سونامی
امواج آب با برخورد به شهر ایشینوماکی موجب کشته شدن صدها نفر شد. تا ماه ژانویه، بیشتر آوار جمع آوری شده بود.
بخش های بسیاری از شهر کسنوما ویران شد. کار مشکل بازسازی هنوز ادامه دارد.
در خیابان های شهر میاکو، ایواته در ماه مارس سال گذشته سیل جاری شده بود. ماه گذشته بعضی از آنها به حالت عادی بازگشتند.
بندر میاکی ویران شد و تنها تعداد اندکی از قایق های ماهیگیری سالم ماند. آوارها اکنون جمع آوری شده است.
کارمندی در میاکو این عکس را از این شهر آب گرفته در سال ۲۰۱۱ گرفت. ماه گذشته، ماشین ها و اتوبوس ها به خیابان های شهر بازگشتند.
امواج سهمگین از بندر میاکو گذشته و قایق، خانه م خودروهای مردم را با خود می برند.
هزارات نفر در شهر اوفوناتو کشته شدند و اکثر بناها هم تخریب شدند. بازسازی در اوفوناتو ادامه دارد.
خانه های ویران شده، وسایل زندگی و خودروهای تخریب شده در خیابانهای اوفوناتو دیده می شد اما تا ماه ژانویه سال جاری همه خیابانهای شهر پاکسازی شدند.
یک قایق که در ماه مارس سال گذشته بر بام یک ساختمان دو طبقه گیر کرده بود اکنون برداشته شده است.
یک هواپیمای خراب شده از جمله خسارتهای سونامی در فرودگاه سندای بود. این فرودگاه تنها چند روز بعد برای پروازهای حامل کمکهای اضطراری بازگشایی شد.
در مورد پيدايي اين جشن افسانههاي بسيار است اما آنچه به آن جنبه رازوارگي ميبخشد آيينهاي بسياري است که روزهاي قبل و بعد از آن انجام ميگيرد.
صورتكي سياه به نام حاجي فيروز
اگر نوروز هميشه و در همه جا با هيجان و آشفتگي و درهم ريختگي آغاز ميشود، حيرت انگيز نيست چرا که بينظمي يکي از مظاهر آن است. ايرانيان باستان نا آرامي را ريشه آرامش و پريشاني را اساس سامان ميدانستند و چه بسا که در پارهاي از مراسم نوروزي آنها را به عمد به وجود ميآوردند چنانکه دررسم بازگشت مردگان (از 26اسفند تا 5فروردين) عقيده داشتند که ارواح درگذشتگان باز ميگردند كه درآن افرادي با صورتکهاي سياه براي تمثيل در کوچه و بازار به آمد و رفت ميپرداختند و بدينگونه فاصله ميان مرگ و زندگي و هست و نيست را در هم ميريختند و قانون و نظم يک ساله را محو ميکردند. باز مانده اين رسم آمدن حاجي فيروز يا آتش افروز بود که تا چند سال پيش نيز ادامه داشت.
رسم ميرنوروزي
از ديگر آشفتگيهاي ساختگي رسم مير نوروزي، يعني جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در اين رسم به قصد تفريح ،کسي را از طبقههاي پايين براي چند روز يا چند ساعت به سلطاني برميگزيدند و سلطان موقت ( برطبق قواعدي) اگر فرمانهاي بيجا صادر ميکرد، از مقام اميري بر کنار ميشد.
حافظ نيز در يکي از غزلياتش به حکومت ناپايدار مير نوروزي اشاره كرده است:
سخن در پرده ميگويم، چو گل از غنچه بيرون آي ،که بيش از چند روزي نيست حکم مير نوروزي
خانه تكاني رسم ديرينه نوروز
خانه تکاني نخست به درهم ريختگي، سپس به نظم و نظافت اشاره دارد. درگذشته تمام خانه براي نظافت زير و رو ميشد ودربعضي از نقاط ايران رسم بود که حتي خانهها را رنگ آميزي ميکردند و اگر ميسر نبود دست کم همان اتاقي که هفت سين را در آن ميچيدند، سفيد مي کردند، اثاثيه کهنه را به دور ميريختند و به جايش لوازم نو ميخريدند و در آن ميان شکستن کوزه را که جايگاه آلودگيها و اندوه هاي يک ساله بود واجب ميدانستند، ظرفهاي مسين را به رويگران ميسپردند ،نقرهها را جلا ميدادند، گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک ميکردند ،فرش و گليمها را از تيرگيهاي يک ساله ميزدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان وفروهرها (ريشه کلمه فروردين) در اين روزها به خانه و کاشانه خود باز ميگردند و اگر خانه را تميز و بستگان را شاد ببينند خوشحال ميشوند و براي باز ماندگان خود دعا ميفرستند وگرنه غمگين و افسرده باز ميگردند ازاين رو چند روز به نوروزمانده در خانه مُشک و عنبر ميسوزاندند و شمع و چراغ ميافروختند.
در بعضي نقاط ايران رسم بود که زنها شب آخرين جمعه سال بهترين غذا را ميپختند و بر گور درگذشتگان ميپاشيدند و روز پيش از نوروز را که همان عرفه يا علفه و يا به قولي بي بي حورباشد به خانهاي که در طول سال ،درگذشتهاي داشت به پُرسه ميرفتند و دعا ميفرستادند و ميگفتند که براي مرده عيد گرفته اند.
سبزه سبز كردن نماد بركت و باروري
در گير و دار خانه تکاني و از 20روز به روز عيد مانده سبزه سبز ميکردند. ايرانيان باستان دانهها را که عبارت بودند از گندم، جو، برنج، لوبيا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجيله، ذرت و ماش به شماره هفت( نماد هفت امشاسپند) يا دوازده (شماره مقدس برجها) در ستونهايي از خشت خام بر ميآوردند و باليدن هر يک را به فال نيک ميگرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروري خواهد بود. خانوادهها به طور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (انديشهي نيک)، هوخت (گفتار نيک) و هوورشت (کردار نيک) سبز ميکردند و فروهر نياکان را موجب بالندگي و رشد آنها ميدانستند.
چهارشنبه سوري مقدمه اي براي جشن نوروز
چهار شنبه سوري که از دو کلمهي چهارشنبه (آخرين چهارشنبه سال) و سوري که همان سوريک فارسي و به معناي سرخ باشد تشکيل شده و در کل به معناي چهارشنبه سرخ و مقدمه جدي جشن نوروز است.
در ايران باستان بعضي از وسايل جشن نوروز از قبيل آينه ، کوزه و اسفند را به يقين شب چهارشنبه سوري و از چهارشنبه بازارتهيه ميکردند. بازار در اين شب چراغاني و زيور بسته و سرشار از هيجان و شادماني بود و البته خريد هرکدام هم آيين خاصي را تدارک ميديد.
هنگام غروب بوتهها را به تعداد هفت (نماد هفت امشاسپندي يا سه نماد سه منش نيک روي هم ميگذاشتند و خورشيد که به تمامي پنهان ميشد، آن را بر ميافروختند تا آتش سر به فلک کشيده جانشين خورشيد شود. در بعضي نقاط ايران براي شگون وسايل دور ريختني خانه از قبيل پتو، لحاف و لباسهاي کهنه را ميسوزاندند.
آتش ميتوانست در بيابانها و رهگذرها و يا بر صحن و بام خانهها افروخته شود. وقتي آتش شعله ميکشيد از رويش ميپريدند و ترانههايي که در همه آنها خواهش برکت ، سلامت ، بارآوري و پاکيزگي بود، ميخواندند.
آتش چهار شنبه سوري را خاموش نميکردند تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش را که مقدس بود کسي جمع مي کرد و بي آنکه پشت سرش را نگاه کند، سرنخستين چهار راه ميريخت ودربازگشت در پاسخ اهل خانه که ميپرسيدند:
- كيست؟
-ميگفت: منم.
- از کجا ميآيي؟
- از عروسي.
- چه آوردهاي؟
- تندرستي.
رسم شال اندازي در چهارشنبه سوري
شال اندازي هم يکي از آداب چهارشنبه سوري بود. پس از مراسم آتش افروزي جوانان به بام همسايگان و خويشان ميرفتند و از روي روزنه بالاي اتاق (روزنه بخاري) شال درازي را به درون ميانداختند. صاحب خانه ميبايست هديهاي در شال بگذارد.
شهريار در بند 27منظومه حيدر بابا به آيين شال اندازي و در بند 28به ارتباط شال اندازي با برکت خواهي و احترام به درگذشتگان به نحوي شاعرانه اشاره دارد:
عيد بود و مرغ شب آواز ميخواند
دختر نامزد شده براي داماد،
جوراب نقشين ميبافت
و هر کس شال خود را از دريچهاي آويزان ميکرد
وه که چه رسم زيبايي است ،رسم شال اندازي
هديه عيدي بستن به شال داماد
من هم گريه و زاري کردم و شالي خواستم
شالي گرفتم و فوراً بر کمر بستم
شتابان به طرف خانهغلام (پسر خالهام) رفتم
و شال را آويزان کردم
فاطمه خالهام جورابي به شال من بست
خانم ننهام را به ياد آورد و گريه کرد
شهريار در توضيح اين رسم ميگويد: در آن سال مادر بزرگ من (خانم ننه) مرده بود. ما هم نميبايست در مراسم عيد شرکت ميکرديم ولي من بچه بودم، با سماجت شالي گرفتم و به پشت بام دويدم.
رسم فالگوش در چهارشنبه سوري
از ديگر مراسم چهارشنبه سوري فالگوش بود و آن بيشتر مخصوص کساني بود که آرزويي داشتند مانند دختران دم بخت يا زنان در آرزوي فرزند، آنها سر چهار راهي که نماد گذار از مشکل بود ميايستادند و کليدي را که نماد گشايش بود، زير پا ميگذاشتند و نيت ميکردند و به گوش ميايستادند و گفت و گوي اولين رهگذران را پاسخ نيت خود ميدانستند. آنها در واقع از فروهرها ميخواستند که بستگي کارشان را با کليدي که زير پا داشتند، بگشايند.
رسم قاشق زني در چهارشنبه سوري
قاشق زني هم که از ديگر مراسم چهارشنبه سوري بود،تمثيلي بود از پذيرايي از فروهرها، زيرا قاشق و ظرف مسين نشانه خوراک و خوردن بود. ايرانيان باستان براي فروهرها بر بام خانه غذاهاي گوناگون ميگذاشتند تا از اين ميهمانان تازه رسيده آسماني پذيرايي کنند و چون فروهرها پنهان و غير محسوس اند، کساني هم که براي قاشق زني ميرفتند سعي ميکردند روي بپوشانند و ناشناس بمانند و چون غذا و آجيل را مخصوص فروهر ميدانستند، دريافتشان را خوش يُمن ميپنداشتند.