۱۵ راه برای اینکه زندگی کنید، نه اینکه فقط وجود داشته باشید!

 جک لندن گفته است، «درست‌ترین عملکرد انسان زندگی کردن است، نه وجود داشتن.» خیلی وقت‌ها اجازه می‌دهیم زندگی هر طور که دوست دارد بگذرد، هرچه که برایمان پیش می‌آورد را می‌پذیریم و امروزمان تفاوتی با دیروزمان ندارد. این نسبتاً طبیعی و راحت به نظر می‌رسد، به جز آن ندای همیشگی در مغزتان که می‌گوید، «وقتش رسیده کمی تغییر ایجاد کنی.»

برای آندسته از شما که دوست دارید از یکنواختی همیشگی نجات پیدا کنید، در زیر ۱۵ پیشنهاد ساده آورده‌ایم که کمکتان می‌کند استفاده بیشتری از زندگیتان ببرید -- زندگی را با تمام وجود تجربه کنید و از آن لذت ببرید.
 
قدردان آدم‌ها و چیزهای خوب در زندگیتان باشید -- گاهی  اوقات کارهایی که دیگران برایمان می‌کنند را نمی‌بینیم تا وقتیکه دیگر آن کارها را برایمان انجام نمی‌دهند. نباید اینطور باشید. برای چیزهایی که دارید، کسانی که دوستتان دارند و مراقبتان هستند، قدرشناس باشید. تازمانیکه روزی برسد که دیگر پیشتان نباشند، نمی‌فهمید که چه ارزشی برایتان دارند. از اطرافیانتان قدردانی کنید و خیلی زود خواهید دید که افراد بیشتری دورتان را می‌گیرند. قدردان زندگی باشید و خیلی زود متوجه می‌شوید که چیزهای بیشتری برای زندگی کردن در اختیار دارید. 

 حرف‌های منفی دیگران را نادیده بگیرید -- اگر به دیگران اجازه دهید بیشتر از اینکه بازده‌ای به زندگیتان بدهند، از آن کسر کنند، تعادل زندگیتان بر هم خورده و بدون اینکه بفهمید اسیر منفی‌بافی خواهید شد. نظرات بی‌فایده و آزاردهنده دیگران را نادیده بگیرید. هیچکس حق قضاوت کردن درمورد شما را ندارد. ممکن است داستان زندگیتان را شنیده باشند اما مطمئناً نمی‌توانند حس و حالتان را درک کنند. شما هیچ کنترلی روی حرف‌های دیگران ندارید؛ اما کنترل اینکه به آنها اجازه بدهید این حرفها را به شما بزنند یا نه دست خودتان است. شما می‌توانید حرف‌های مسموم آنها را رد کنید تا به قلب و فکرتان آسیب نرسانند.

 کسانیکه اذیتتان کرده‌اند را ببخشید -- اینکه دیگران را ببخشید به این معنی نیست که باز به آنها اعتماد کنید. فقط نباید وقتتان را برای متنفر شدن از کسانی که اذیتتان کرده‌اند تلف کنید چون باید حسابی مشغول دوست داشتن کسانی باشید که دوستتان دارند. اولین کسی که عذرخواهی می‌کند همیشه شجاع‌ترین است. و اولین کسی که می‌بخشد قوی‌ترین است. اولین کسی که می‌گذرد و از ناملایمات عبور می‌کند، شادترین است. پس شجاع باشید، قوی باشید و شاد. آزاد زندگی کنید.

 همان کسی باشید که واقعاً هستید -- اگر آنقدر خوش‌شانس باشید که چیزی داشته باشید که شما را از دیگران متمایز کند، به هیچ وجه آن را تغییر ندهید. خاص بودن باارزش است. در این دنیای دیوانه که سعی دارد شما را مثل بقیه کند، جرات این را پیدا کنید که خودِ فوق‌العاده‌تان باشید. و اگر بخاطر متفاوت بودن بقیه به شما خندیدند، شما هم بخاطر یکسان بودن به آنها بخندید. تنها ایستادن جرات زیادی می‌خواهد اما ارزشش را دارد. اینکه خودتان باشید بسیار ارزشمند است!

 به ندای درونیتان گوش دهید -- زندگی یا سفری پرمخاطره است یا هیچ چیز نیست. هیچوقت نمی‌توانیم با ادامه کارهایی که همیشه می‌کنیم، به چیزی تبدیل شویم که می‌خواهیم. تصمیم بگیرید که به ندای درونیتان گوش دهید نه نقطه‌نظرات بقیه آدمها. همان کاری را بکنید که ته قلبتان مطمئن هستید درست است. راه، راه خودتان است. ممکن است بقیه در این مسیر با شما همراه شوند اما هیچکس نمی‌تواند این راه را بجای شما بپیماید. و یادتان نرود که قدردان همه روزهای زندگیتان باشید. روزهای خوب شما را غرق در خوشبختی می‌کنند و روزهای بد تجربه‌تان را بالا می‌برند و بدترین روزها بهترین درس‌ها را به شما می‌دهند. 

 به استقبال تغییر بروید و از هرچه زندگی برایتان پیش می‌آورد لذت ببرید -- سخت‌ترین قسمت رشد کردن این است که چیزهایی که به آن عادت کرده‌اید را کنار بگذارید و با چیزهایی جلو روید که برایتان جدید است. بعضی‌وقت‌ها باید دست از نگران بودن، تعجب کردن، شک کردن بردارید و ایمان داشته باشید که همه چیز خوب پیش خواهد رفت. به سردرگمی‌هایتان بخندید، هوشیارانه در زمان حال زندگی کنید و از هر چه که زندگی برایتان پیش می‌آورد لذت ببرید. شاید آخر کار به آنجایی نرسید که ابتدا قصد داشتید، اما به همان جایی خواهید رسید که باید می رسیدید.

 روابطتان را هوشمندانه انتخاب کنید -- بهترین روابط فقط زمان‌هایی نیست که اوقات خوشی را می‌گذرانید، موانع و مشکلاتی که با هم روبه‌رو می‌شوید و این واقعیت که آخر همه آنها باز هم بگویید، «دوستت دارم» هم اهمیت دارد. و دوست داشتن کسی به این نیست که هر روز به او بگویید دوستت دارم، باید هر روز به هر طریقی که می‌توانید آن را به او نشان دهید. روابط باید عاقلانه انتخاب شوند. برای عشق ورزیدن عجله نکنید. آنقدر صبر کنید تا بالاخره عشقتان را پیدا کنید. اجازه ندهید تنهایی شما را به آغوش کسی بیندازد که می‌دانید به شما تعلق ندارد. زمانی عاشق شوید که آمادگی آن را داشته باشید، نه وقتی که تنها هستید. یک رابطه خوب ارزش صبر کردن را دارد.

 کسانی که دوستتان دارند را بشناسید -- به‌یادماندنی‌ترین افراد زندگی شما کسانی خواهند بود که زمانی دوستتان داشته‌اند که چندان دوست‌داشتنی نبوده‌اید. به این افراد در زندیگیتان خوب دقت کنید و شما هم دوستشان داشته باشید، حتی وقتی چندان دوست‌داشتنی رفتار نمی‌کنند. 

 خودتان را هم دوست داشته باشید -- اگر می‌توانید بچه‌ها را با وجود شلوغی‌هایی که می‌کنند دوست داشته باشید؛ اگر می‌توانید مادرتان را باوجود غرغرهایی که می‌کند دوست داشته باشید؛ اگر می‌توانید خواهر و برادرتان را بااینکه هیچوقت به حرفتان گوش نمی‌دهد دوست داشته باشید؛ اگر می‌توانید دوستتان را بااینکه فراموش می‌کند چیزهایی که قرض گرفته را پس بدهد دوست داشته باشید؛ در این صورت می‌دانید چطور می‌توان آدم‌هایی که کامل نیستند را دوست داشت. پس مطمئناً می‌توانید خودتان را هم دوست بدارید.

 کارهای بکنید که در آینده از خودتان متشکر باشید -- کارهایی که هر روز انجام می‌دهید مهمتر از کارهایی است که هرازگاهی انجام می‌دهید. آنچه امروز انجام می‌دهید مهم است چون یک روز از زندگیتان را به ازای آن می‌دهید. سعی کنید کاری باشد که ارزش آن را داشته باشد.

 بخاطر همه مشکلاتی که ندارید، متشکر باشید -- پولدار شدن دو صورت دارد: اینکه هر چه بخواهید داشته باشید و دیگری اینکه به آنچه که دارید راضی باشید. همین حالا قدردان همه چیز باشید و مطمئن باشید که با این روش از هر لحظه از زندگیتان لذت خواهید برد. خوشبختی زمانی می‌آید که دست از شکایت کردن درمورد مشکلاتی که داریم برداریم و بخاطر همه مشکلاتی که نداریم شکرگزار باشیم. و به خاطر داشته باشید، برای به دست آوردن روزهای خوب، باید با روزهای بد زندگی بجنگید.

 برای تفریح کردن وقت کافی بگذارید -- گاهی اوقات لازم است که چند قدم عقب بروید تا به همه چیز خوب نگاه کنید. هیچوقت نگذارید زندگیتان آنقدر با کار مشغول شود، ذهنتان آنقدر درگیر نگرانی شود، قلبتان آنقدر انباشته از ناراحتی‌ها و کینه‌های قدیمی شود که هیچ جایی برای تفریح کردن و لذت بردن نداشته باشید.

 از کوچکترین چیزهای زندگی لذت ببرید -- بهترین چیزهای زندگی رایگان هستند. می‌توانید از ساده‌ترین لجظات زندگی نهایت لذت و شادی را ببرید. تماشای غروب آفتاب یا وقت گذراندن با یکی از اعضای خانواده و هزاران لذت کوچک دیگر رایگان در اختیار شماست. از آنها لذت ببرید چون ممکن است یک روز که به عقب نگاه کنید متوجه شوید که چیزهای بزرگی بوده‌اند.

 این واقعیت را بپذیرید که گذشته امروز نیست -- اجازه ندهید گذشته حال و آینده شما را بدزدد. شاید به کارهایی که در گذشته کردید مفتخر نباشید اما اشکالی ندارد. گذشته گذشته است و قابل تغییر، قابل فراموشی یا پاک کردن از زندگیتان نیست. فقط باید آن را قبول کرد. همه ما دچار اشتباه می‌شویم، همه ما دچار مشکل می‌شویم و گاهی افسوس اتفاقات مختلف در گذشته‌مان را می‌خوریم. اما شما اشتباهاتتان نیستید، مشکلاتتان هم نیستید، و الان با قدرت شکل دادن به زمان حال و آینده‌تان اینجایید.

 زمانی که باید بگذرید -- همیشه موضوع ترمیم چیزی که شکسته است نیست. بعضی روابط و موقعیت‌ها قابل ترمیم نیستند. اگر بخواهید به زور آنها را به هم بچسبانید، همه چیز فقط بدتر خواهد شد. گاهی‌اوقات باید از نو شروع کنید و چیزی بهتر بسازید. قدرت نه فقط در توانایی ادامه دادن بلکه در توانایی شروع دوباره با لبخندی روی لب‌ و عشقی در دل پدیدار می‌شود.


تاريخ : سه شنبه 19 دی 1391 | 8:6 | نويسنده : ss

حـد و مـرز آشنایی دختـر و پـسر پیـش از ازدواج

تا چندی پیش، روال بر این بود. دختر و پسری كه به اصطلاح دم‌بخت بودند و قصد واقعی آنها ازدواج و تشكیل خانواده بود از طریق والدین، اقوام، آشنایان یا همسایگان به یكدیگر معرفی می‌شدند. پس از تماسی تلفنی با خانواده دختر و طرح چند سوال كلیدی در مورد سن، تحصیلات، طبقه فرهنگی، عقاید و... قرار جلسه اول گذاشته می‌شد.

طی جلسه اول آشنایی كه خواستگاری نام می‌گرفت، دختر و پسر یكدیگر را می‌دیدند و پس از توافق اولیه با نظارت والدین مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام می‌گرفت، اما در جامعه كنونی ما تعدادی از ازدواج‌های نسل جوان بر پایه آشنایی قبل از خواستگاری شكل می‌گیرد و خیلی‌ها این نوع آشنایی را ملاكی برای انتخاب همسر ایده‌آل خود می‌دانند، اما سوال اینجاست آشنایی قبل از ازدواج تا چه حد تضمین‌كننده یك زندگی مشترك موفق خواهد بود و چه حد و مرزهایی باید در آن رعایت شود؟


 ازدواج در سه مرحله شكل می‌گیرد: آشنایی، نامزدی و عقد.

به طور معمول و سنتی آشنایی از طریق خواستگاری آغاز می‌شود. در این روش پدر، مادر یا خواهر پسری كه قصد ازدواج دارد با توجه به خصوصیات خانوادگی، اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و... دختری را انتخاب می‌كنند. البته این انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب این نوع خواستگاری‌ها به ازدواجی موفق ختم می‌شود.

 آشنایی بی‌ضابطه، رابطه‌ای بی‌سمت و سو

حالا اگر این آشنایی از طریق خود پسر یا دختر، قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد نه‌تنها صحیح و پسندیده نیست، بلكه در اغلب موارد مفید و موفق هم نخواهد بود.

آشنایی قبل از خواستگاری رابطه‌ای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاكم در این نوع آشنایی‌ها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شكل می‌گیرد و هرچند كه برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و كاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حكمفرماست كه واقعیت خارجی ندارد.

در این نوع آشنایی‌ها اغلب پسرها قصد ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره می‌روند. این افراد بیشتر به فكر كامروایی خود هستند و برای رسیدن به آن آشنایی را طولانی كرده و نمی‌گذارند رابطه از آشنایی فراتر رود. اگر این نوع آشنایی‌ها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شكست منتهی می‌شود.

 آشنایی با ضابطه، دوران شناخت اولیه

پس از خواستگاری، دوران آشنایی شروع می‌شود. این دوران بنا به گفته بهشتی، نباید از سه یا چهار جلسه بیشتر به طول انجامد. طی این جلسات دختر و پسر و خانواده‌هایشان تا حدودی با لایه‌های سطحی شخصیت یكدیگر آشنا می‌شوند. این آشنایی نوعی شناخت اولیه و پیش‌زمینه دوران نامزدی است. این دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع می‌شود اما به این معنی نیست كه الزاما به وعده ازدواج و نامزدی ختم شود.

چراكه گاهی در همین چند جلسه خانواده‌ها پی به حقایقی برده و حاضر به ادامه این رابطه نیستند بنابراین آشنایی بین دختر و پسر باید ارتباطی هدفدار و با اطلاع خانواده‌ها باشد. طبق احكام شرعی دختر و پسر در این دوران می‌توانند برای یكبار بدون حجاب ضروری به مشاهده اندام و ظواهر یكدیگر پرداخته تا نداشتن آگاهی در این مورد، منجر به نارضایتی زوجین در آینده نشود.

شناخت‌های عمیقی كه در دوران نامزدی تجربه می‌شود برای دختر و پسر این فرصت و امكان را فراهم می‌كند كه اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یكدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یكدیگر، وعده ازدواج را منتفی كنند.

 نامزدی، آشنایی را عمیق‌تر می‌كند

زمانی كه دختر و پسر در چارچوب خانواده قدری باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند دوران نامزدی شروع می‌شود. دوران نامزدی با وعده ازدواج شروع و با عقد به پایان می‌رسد و حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در این دوران تعهد افراد به یكدیگر زیادتر، ارتباطات بیشتر و شناخت‌ها عمیق‌تر شده و افراد خانواده، فامیل و دوستان در این رابطه وارد می‌شوند.

در این دوره می‌توانیم با نمونه‌ای از زندگی مشترك و آینده خود روبه‌رو شویم و درستی و نادرستی تصورات و ذهنیات خود را از یكدیگر اصلاح كنیم. به طور میانگین چهار تا شش ماه فرصت مناسبی است كه دختر و پسر و خانواده‌هایشان باهم آشنا شوند.

این دوران نباید طولانی شود، چراكه یا موجب وابستگی كاذب و غیرمنطقی شده، یا اغلب موجب دلزدگی می‌گردد بنابراین اگر خانواده‌ها در این مدت شش ماه متوجه شدید که نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است باید هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگی عاطفی بین دختر و پسر به این دوران خاتمه دهند.

برخی افراد بر این باورند كه شش ماه فرصت بسیار كوتاهی برای شناخت شخصیت واقعی افراد است، اما روان‌شناسان می‌گویند: چه تضمینی وجود دارد كه پس از یك سال یا بیشتر شناخت طرفین از هم كامل شود. گاهی گذر زمان چیزی را عوض نكرده و فقط وابستگی عاطفی كاذب به وجود می‌آورد. نوعی وابستگی كه موجب نادیده گرفتن تضادها و تفاوت‌های شخصیتی دو طرف خواهد شد.

 ترس از نامزدی ممنوع

برخی خانواده‌ها با این عقیده كه چون نامزدی رسمیت ندارد و ممكن است پسر، دختر را رها كند یا اسم روی دختر بماند، دوران نامزدی را به بعد از عقد رسمی موكول كرده و این دوران را درفاصله بین عقد و عروسی قرار می‌دهند، اما شناختی كه در دوره آشنایی، نامزدی یا عقد به دست می‌آید با یكدیگر متفاوت بوده و باید برای داشتن یك ازدواج موفق هركدام از این مراحل را در مدت زمان توصیه شده طی كرد.

در واقع شناخت‌های عمیقی كه در دوران نامزدی تجربه می‌شود برای دختر و پسر این فرصت و امكان را فراهم می‌كند كه اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یكدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یكدیگر، وعده ازدواج را منتفی كنند. نامزدی یك فرصت است و نباید از این فرصت ترسید. هزینه‌های عاطفی، اقتصادی و اجتماعی جدایی در نامزدی بسیار كمتر از جدایی پس از عقد است.

 حدود نظارت در دوران نامزدی

دوران نامزدی باید با نظارت همان افرادی كه از نامزدی باخبرند یعنی پدر و مادر دو طرف صورت گیرد. مهم‌ترین حریم نامزدی رابطه جنسی است كه اگر برقرار شود فضای نامزدی از حالت طبیعی خارج و جدایی سخت می‌شود. در این دوران نباید هیچ‌گونه ارتباط جسمانی و پنهانی برقرار شود. در دوران نامزدی دختر و پسر تحت نظر و با توافق خانواده‌ها با حفظ ادب و مراعات ارزش‌های اخلاقی می‌توانند با خانواده‌های یكدیگر رفت و آمد كرده و در حد و مرز مشخصی با هم صحبت كنند یا بیرون بروند تا یكدیگر را بشناسند. در این دوران به جای ایجاد روابط احساسی و هیجانی باید به تحلیل ملاك‌های اصلی زندگی پرداخت و از نظرات یكدیگر باخبر شد.

 از مشاور ازدواج كمك بگیرید

مشاوره با كارشناسان دینی، دختر و پسر را به وظایف شرعی خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگی مشترك آگاه می‌ کند و شركت در كلاس‌های آموزشی ازدواج می‌تواند زوجین را در برقراری یك ارتباط عاطفی و روابط صحیح زناشویی هدایت كند.

گفت‌وگو در مورد سنجش میزان تمایلات جنسی در دوران نامزدی به منظور جلوگیری از نارضایتی جنسی پس از ازدواج نه‌تنها جایز نیست، بلكه ملاك درستی برای سنجش تمایلات نخواهد بود. دختر و پسری كه هنوز وارد زندگی زناشویی نشده‌اند و تجربه و شناخت كاملی از تمایلات جسمی، جنسی و عاطفی خود ندارند، نمی‌توانند در مورد میزان یا شدت این نوع تمایلات تصمیم‌گیری كنند. در این زمینه مراجعه به كلاس‌های آموزشی و مشاوران خانواده كارساز خواهد بود.


تاريخ : سه شنبه 19 دی 1391 | 8:1 | نويسنده : ss

 مجموعه اس ام اس های جدید در موضوعات مختلف

 

 

خوب که فکر کنى
میبینى
آنروزها هم، هیچ چیزمان به هم نمیخورد..
مگر حالمان
از هم..!
.
.
.
('-')
<¡¡>
_//_
ﭼﻴﻪ؟ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍینجا ﻭﺍﻳﺴﻢﺍﺻﻼﺗﺎﻳﻪ ﺑﻮﺱ ﻧﺪی ﻧﻤﻴﺮﻡ.
.
.
.
هی پا به پا نکن که بگویم سفر بخیر! مجبور نیستی که بمانی...ولی نرو!
.
.
.
عاشقانه هایم همه را به زانو زده!!! تو به عشق چه کسی ایستاده ای؟! 
.
.
.
نگران نباش! یلدا رفته...دیگر شبهای نبودن، کوتاه می شود عزیز...
.
.
.
گفتی تا اخر دنیا با توأم...و من ندانستم نام دیگر تو تنهایی است! 
.
.
.
تو هم مرا دوست داری؟انگونه که من تورا؟ پس چرا این شهر یک دیوانه دارد؟
.
.
.
زمانی کوه بودم! حالا دیگر ادم شده ام...می رسیم به هم!
.
.
.
مهربان چگونه از یاد می روی؟وقتی بر صخره وجودم کتیبه ای؟
.
.
.
بالاترازسیاهی هم رنگ است! مثل رنگ این روزهای من...

.
.
.
امشب غم هابرایم مهمانی گرفته اندومن میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم را...
.
.
.
سلامتی کسایی که توخاطرمون"ابدی"هستن اما توخاطرشون "عددی"نیستیم...!
.
.
.
خدایا آلودگی آدمها ازحد گذشته دنیاروچند روزتعطیل نمیکنی¿؟!
.
.
یه وقتایی اینقد آدم زندګیش غمناک میشه ک دوست داره یکی یهو بګه کااات.. عالی بود عالی
خسته نباشین بچه ها
واسه امروز بسه
.
.
.
قصه از آنجا شروع شد ک ازعادت کردن فرار کردیم..
وب فرار عادت کردیم
.
.
.
ماندن ب پای کسی معرفت می خواهد
نه
بهانه..
.
.
.
سخن از عشق نګو
عشق مقدس است،
باهرزګی هایت
با دمدمی مزاج بودنت،
این حس پاک را ننګین نکن..
.
.
.
زین پس هرګز عاشق نخواهم شد..
عشق دراین روزګار
معنیش پوچ است.. تهی ست
عشق وعاشقی دیګر معنا ندارد
عشق های این دوره دیګر استوره ای نمی شوند..
غم باد می آورند..
.
.
.
مراقب باش پشت هر توپ کودکی می اید پشت هر خاطره اشکی
.
.
.
اگرروزی داستانم رانقل کردی بگو:بی کس بود،اما نا کس نبود.تنهابود،اماکسی روتنهانذاشت.دلشکسته بود،امادل کسی رونشکست.کوه غم بود ولی کسی رو غمگین نکرد وشاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست ....؟
.
.
.
سهم من از زندگانی هیچ بود دل به هرکس خوش نمودم پوچ بود رنج غربت به تن خسته نشست درد تنهایی عمرم را شکست روزگارم بر خلاف آرزو هایم گذشت یک شبه عاشق شدم سالها پشیمانی گذشت سرگذشت دیگران عبرت نشد خود شدم عبرت برای دیگران.
به یاد هانیه
.
.
.
گاهی آنکه سراغی از تونمیگیرد؛دلتنگترین برای دیدنت است واز شکاف چشمانش به نبودنت خیره میشود، آنکه تواورانمیبینی نامهربان نیست!
.
.
.
رویاهاراول کن دلم...
هیچ"تو"یى دوستت نداشته،حتى"تو"هاى رویاهایت نیزبا"تو"هاى دیگررفته اند!بلندشورویادیدن بس است!
.
.
.
من که یاری ندارم،چشم انتظاری ندارم/
قاصدک برو برو که باتو کاری ندارم/
قاصدک به چشم من قصه یک دردی برو/
میدونم برای من خبر نیاوردی برو/
توی هفت تا آسمون من یه ستاره ندارم/
کسیکه عشق منو به یاد بیاره ندارم/
ندارم دلی که یه لحظه به یادم بزنه/
ندارم هیچ کسی که فکر کنی یار منه/
قاصدک برو برو که با تو کاری ندارم/
من که یاری ندارم چشم انتظاری ندارم/
خیلی وقته اونیکه براش میمردم دیگه نیست/
قاصدک ها روبه یادش میشمردم دیگه نیست/
خیلی وقته که دارم با تنهای سر میکنم/
همه قاصدکهای شهرو پرپر میکنم/
قاصدک برو برو که باتو کاری ندارم/
من که یاری ندارم چشم انتظاری ندارم/
.
.
.
دیگر از تنهایی خسته شده ام...به کلاغها زیر میزی میدهم تا قصه ام را تمام کنند...
.
.
.
صـبر کن، این تــمام حرفــم نیــست/
تـــو
(نباید دعای مـن) باشے/
از خـدا خواستم، مـوافق بود/‏‎
مـیـتوانی خــدای من باشی..
‏.
.
.
زلال که باشی سنگهای کف رودخانه ات را می بینند،بر می دارند و نشانه می روند درست به سوی خودت!این است رسم دنیای ما!
.
.
.
زمستان را دوست ندارم..
چون با آمدنش به یاد نگاه هاى سردت مى افتم..
.
.
.
آدم برفى نبودم که به پایت یک شبه آب شوم..
من؛
مو به مو سفید شدم..
.
.
.
گاهى بایدبغضت رابخورى واشکت راتف کنى که مبادادل کسى بلرزد...!حتى درتنهایى خودت حق اشک ریختن ندارى چراکه قرمزى چشمهایت دل میشکند!
.
.
.
لب پنجره نشستى و به هواى برفى بیرون نگاه مى کنى..
پاهایت را در آغوش مى گیرى و سیگارى روشن مى کنى..
مثل همیشه
پاهایت را به بودن من در آغوشت ترجیح مى دهى..
.
.
.
این روزهااز"سنگ شدنم"حرف میزنند،سنگى که براى توازهرخاکى،خاکى تربود!
.
.
.
شب شکست@پیمان شکست@عهدى شکست@قلبى شکست@ازشکست هرشکستى بردلم آهى نشست...
.
.
.
هرگاه خبرمرگم راشنیدى درپى مزارى باش که برسنگش نوشته:ساده بودم،باختم
.
.
.
گاهى اوقات دلم میخواهدخرمایى بخورم وبراى خودم فاتحه اى بفرستم؛شادیش ارزانى کسانى که رفتنم رالحظه شمارى میکردند!
.
.
.
خورشید برای من یعنی فردایی دوباره
حالا هرچی دوست داری ناله کن لعنتــــی!!!!!!!
.
.
.
پشت سرم حرف بود...
حدیث شد...
میترسم ایه شود!
سوره اش کنند ب جعل!
بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل...

.
.
.
قدرت هیچ شمشیری در هیچ کجای دنیا به اندازه قدرت علم ، تیز و برنده نیست،
به جای شمشیر بازی
بیاموزید و بیاموزانید!
.
.
.
به روی زندگی دوخط زردمیکشم وچشم عاشق توراکه گریه کردمیکشم تورفتی وبدون توکسی نگفت باخودش که من بدون چشم توچقدردردمیکشم.
.
.
.
لااقل بیا بگو که دیگر به دیدنم نمی ایی،شاید اشکی نشست گوشه چشم هایی که به این"در" خشک شده اند...!
.
.
.
تراشکارماهری شدم!
بسکه تو نیامدی و من برای دلم بهانه تراشیدم! 
.
.
.
دنیا،دنیای ریاضی است،وقتی عشق را تقسیم کردند و تو خارج قسمت من شدی...!
.
.
.
بیچاره تر از خودم کسی می جستم
دستم بگرفتند و به دستم دادند 
.
.
.
سوختن برشمع مرده کار هرپروانه نیست؟!
.
.
.
تنهایی خودرامقدس بدار،تازمانی ک چیزی مقدس تراز آن نیافته ای . . . درتنهایی خود بمان
.
.
.
کسی که رفت
به حرمت دلی که شکست حق برگشتن ندارد...
تو هم برو
صدای ماندنت آزارم میدهد
.
.
.
به‎ هر‎ که‎ می‎ گویم‎ "تو‎"
به‎ خودش‎ می‎ گیرد‎!!
چه‎ ساده‎ اند‎ اینها‎...
نمی‎ دانند‎ هیچکس‎ برای‎ من‎..
"تو‎" نمی‎ شود‎ ‎
.
.
.
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ . . .
.
.
.
دردسترس بودنت دیگر برایم ارزش ندارد.اکنون نه مشترک هستی..! نه مورد نظر..
.
.
.
حتى کشتى هاى مسافربرى وقت رفتن سوت میکشند..
من تنها بندرى هستم که بى خبر ترک شده ام..
.
.
.
آموخته ام که وابسته نباید شد..
نه به هیچ کس، نه به هیچ رابطه اى..
واین لعنتى
نشدنى ترین کارى بود که آموخته ام..
.
.
.
تو جفا کن که از اینسوی وفاداری هست , طاقت و صبر مرا حوصلهٔ خواری هست , با دلم هر چه توان کرد بکن تا بکشد ,کز من و جان منش نیز مددکاری هست , میخرم مایه هر شکوه به سد شکر ز تو ,
من خریدار، گرت جنس دل آزاری هست...
' تقدیم به تویی که همه دنیامی رفیقیم ولی.. ' 
.
.
.
فانوس هاى ده مى دانند بیهوده روشن هستند و سگهاى ده باخبرند که بیدارى بى فایده است..
وقتى در روشنى روز، دزدها به مهمانى کدخداى ده مى روند..
.
.
.
از پی بهبود درد ما دوا سودی نداشت ؛ هر که شد بیمار درد عشق بهبودی نداشت..

.
.
.
کاش همیشه درکودکی میماندیم، تابه جای دلهایمان. . . سرزانوهایمان زخمی میشد...
.
.
.
دوست فرشته ایست بی بال!تقدیم به فرشته بی بالم که به داشتنش می بالم..
.
.
.
من که نباشم دنیایک من کم داردتوکه نباشی من یک دنیاکم دارم. .
.
.
.
خدایا ازتوچه پنهان کسی راهم قدتو دوست دارم...
.
.
.
هرجا که میبینم نوشته است:خواستن توانستن است آتش میکیرم..خدایا یعنی اون نخواست که نشد.؟
.
.
.
تازه فهمیدم منم دروغگویه خوبیم!
دلم پر ازغمه؛حالم اصلا خوب نیست؛
اما هرکی بهم میگه:امروزچطوری؟
بهش لبخند میزنم و میگم:خوب...!
.
.
.
زندگی انگار تمام صبرش را بخشیده است ب من!
هرچه من صبوری میکنم
اوبا بی صبری تمام
هول میزند
برای ضربه بعد
کمی خستگی درکن لعنتی
خیالت راحت
خستگی من ب این زودی ها در نمی شود..
.
.
شکستگی رفع بلاست
ولی
باور نمی کند دلم..
.
.
.
دلم کمی خدامی خواهد...
کمی سکوت...
کمی آخرت...
دلم دل بریدن می خواهد...
کمی اشک...
کمی بهت...
کمی آغوش آسمانی...
دلم یک کوچه می خواهد...بی بن بست!!و یک خدا...
تاکمی باهم قدم بزنیم فقط همین...!
.
.
.
بدون_من هوا سرده
الان گرمی
نمی فهمی..
.
.
.
دلم تنگ شده است
برای آغوشی ک خیلی هم مطمئن نیستم"مال من"باشد..
.
.
.
دوستت دارم
این جمله را بیش از هزاران بار برایم گفته بودی..
حالا ک نیستی فهمیدم،
دوستت دارم معادل کلمه ی خداحافظ است..
.
.
.
به بعضیا تو زندگى باید گفت...من چشم میذارم ...توفقط گمشو!!!
.
.
.
آدم خوب قصه های من!
دلتنگت شده ام!
حجمش رامیخواهی؟
خدا را تصورکن...
.
.
.
حالم خوب است!نه اشکی،نه آهی،میخندم!اماخنده هایم"درد"میکند...
.
.
.
منتظرم خدایا
خط پایانت کو؟آیاجهنمت همین جایی ک هستیم نیست؟
من آتشت راب"نامردی ها؛دورویی هاوخیانت ها"ترجیح میدهم
شایداگرایوب هم درعصرمابودصبرش لبریز می شد...
.
.
.
زمین ازتوبعیدنیست لرزش کنی؛برمردمانی ک ازدرون مدت هاست شکسته اند...
.
.
.
گاهی ب بعضیابایدگفت:عزیزم اگ برام بزرگ شده بودی؛فقط ب خاطرخطای دیدم بود...
میدونی ک آستیگماتم...!
.
.
.
شاید شعر همین است.که من عاشق تو باشم وتو!با هرکه می خواهی
.
.
.
خیانت است یا عدالت که وقتی نوشت"\دوستت دارم\"
برای دو نفر فرستاد!!شکوفه ازخوزستان.
.
.
.
در بازوبسته شدحتما باد بازشوخی اش گرفته،باز ادای آمدنت را درمی آوردتا دلم را درقفس دلتنگی بلرزاند..افسوس که نمیداند صدای پایت را حفظم.
.
.
.
هیچـــــوقت کــــسی که دوســــش دارے رو خــدای خودت نکن.. بعدأ عــذابی نــازل میکنه بــدتر از
عـذاب الـہے ..
‏.
.
.
دیدی آقای پر ادعا؟
دست های مردانه ات که حرفش را میزدی نتوانست نگه دارد..
دلم را،بغضم را،احساسم را،آرزوهایم را..


تاريخ : یک شنبه 17 دی 1391 | 13:7 | نويسنده : ss

  30 گریم و شخصیت متفاوت از مرد هزار چهرهٔ سینمای ایران 

 

لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید

 سی گریم و شخصیت متفاوت و دیدنی از مرد هزار چهرهٔ سینمای ایران ،اکبر عبدی

  گریم و شخصیت متفاوت و دیدنی از مرد هزار چهرهٔ سینمای ایران ،اکبر عبدی

 گریم و شخصیت متفاوت و دیدنی از مرد هزار چهرهٔ سینمای ایران ،اکبر عبدی


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


 گریم و شخصیت متفاوت و دیدنی از مرد هزار چهرهٔ سینمای ایران ،اکبر عبدی


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


 گریم و شخصیت متفاوت و دیدنی از مرد هزار چهرهٔ سینمای ایران ،اکبر عبدی


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


 گریم و شخصیت متفاوت و دیدنی از مرد هزار چهرهٔ سینمای ایران ،اکبر عبدی


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون


SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 نیا باران زمین جای قشنگی نیست...

من از اهل زمینم خوب میدانم که اینجا

جمعه بازاری است...!!!

و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه می دادند

در اینجا قدر نشناسند...

مردم شعر حافظ را به فال کولیان اندازه می گیرند

زمان سرد است و بی احساس...

چرا بیهوده می آیی؟؟؟

نیــــــــــا بــــــــــاران زمیــــــــــن جــــــــــای قشنگــــــــــی نیســــــــــت...!!!

 


تاريخ : یک شنبه 17 دی 1391 | 12:38 | نويسنده : ss

 

 هنر نقاشی های خیابانی 3 بعدی و زیبا

لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید

Kurt Wenner هنرمندی است که این آثار را خلق کرده است.

 ckKMuz4skI.jpg

Js065o3wkD.jpg


83rerCgufa.jpg

4U4esz2qkd.jpg

W8WTmsozqK.jpg

SOryTk7rWR.jpg

acChOsIF8H.jpg

kT1PeG8iz7.jpg

NMgFZSbSUz.jpg

HabCoNiCRO.jpg

NXb5KYagDd.jpg


تاريخ : سه شنبه 5 دی 1391 | 8:3 | نويسنده : ss

 آموختـه هایی تاثیـرگذار از چـارلی چاپلیـن

چارلی چاپلین می گوید آموخته ام که :

با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه را نه، 

می توان رختخواب خرید ولی خواب را نه، 

می توان ساعت خرید ولی زمان را نه، 

می توان مقام خرید ولی احترام را نه، 

می توان کتاب خرید ولی دانش را نه، 

می توان دارو خرید ولی سلامتی را نه، 

می توان خانه خرید ولی زندگی را نه، 

می توان قلب خرید، ولی عشق را نه ...


آموخته ام که ... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.

آموخته ام که ... مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است.

آموخته ام که ... هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت.

آموخته ام که ... همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم.

آموخته ام که ... مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم.

آموخته ام که ... گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی.

آموخته ام که ... راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است.

آموخته ام که ... زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هرچه به انتهایش نزدیکتر میشویم سریعتر حرکت میکند.

آموخته ام که ... پول شخصیت نمی خرد.

آموخته ام که ... تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند.

آموخته ام که ... خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم.

آموخته ام که ... چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد.

آموخته ام که ... این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان.

آموخته ام که ... وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد.

آموخته ام که ... هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.

آموخته ام که ... زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.

آموخته ام که ... فرصتها هیچگاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب میکند.

آموخته ام که ... لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.


تاريخ : یک شنبه 3 دی 1391 | 7:43 | نويسنده : ss