ای تو کعبه را نگین، یا امیر المؤمنین
ای تو خلقت را پدر، وی خلائق را امین
کن نظر از روی لطف، به تمام پدران
روز سیزده رجب، ای امیر مؤمنان
دلم شده غرق سرور و شعف
کعبه شده بهر علی یک صدف
مرغ دلم رها شده به سوی
ایوان باصفای شاه نجف
میلاد مرتضی اسدالله حیدر است
جشن ولادت علی علیه السلام آن میر صفدر است
زوجی برای فاطمه حق آفریده است
این زادروز همسر زهرای اطهر است
با کوردل بگو، که بجز شیر حق علی علیه السلام
جای ولادتش حرم خاص داور است؟.
قیام پانزده خرداد

قیام خونین پانزده خرداد
دیباچه
رفراندوم ساختگی
حمله به مدرسه فیضیه قم
محرم 1383 هجری قمری و مقدمات قیام خونین 15 خرداد 1342
تظاهرات دهم محرم 1383
بخشی از سخنان تاریخی امام خمینی« قدس سره»
دستگیری امام قدس سره و قیام خونین 15 خرداد
مقدمه
از سال 1341 كه نهضت مقدس امام خمینی قدس سره آغاز شد، تا سال 1357 كه این نهضت به ثمر رسید با ظهور انقلابی بی نظیر كه ثمره ی آن تحقق نظام جمهوری اسلامی بود، همواره تنی چند از عالمان مجاهد، با یاری مردم فقیر و زجر كشیده، خود را به آتش و خون زدند و با تحمل سختی های بسیار مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه دادند.
در طی این سال ها، ضمن نبردِ نابرابر ایمان و كفر، منادیان حق و حقیقت دینی، با الگو قرار دادن مبارزات صدر اسلام، و با جدّیت وصف ناپذیر، نهضت مقدس امام خمینی« قدس سره» را استمرار بخشیدند و روحیه ی سلطنت ستیزی را تقویت كردند و در هر مناسبتی با نام رهبر تبعیدی خود حركت انقلابی جمعیت های تظاهر كننده را پرشتاب و با توان ساختند.
قیام 15 خرداد نقطه ی عطفی در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران است، كه رهبری داهیانه ی امام خمینی« قدس سره» و یاری روحانیان انقلابی در تداوم آن، طی یك دوره ی پانزده ساله، نقش اساسی داشته است. و در همه ی آن سال ها سال روز 15 خرداد هیچ گاه در سكوت و خاموشی سپری نشد؛ زیرا كه 15 خرداد برای امت قهرمان و شهید پرور ایران، از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و خواهد بود.
هیچ کس به خوبی استاد مطهری ، امام را نشناخته بود و هیچ کس نیز مانند حضرت امام، استاد مطهری را نشناخته بود و این امر مرهون دوازده سال تلمّذ استاد مطهری نزد حضرت امام و ارتباط نزدیک استاد با امام تا آخر حیات پربرکت آن شهید گرانقدر و نیز سنخیّت روحی و عرفانی این دو بزرگوار علی رغم تفاوت مرتبه است.
« من که قریب دوازده سال در خدمت این مرد بزرگ تحصیل کرده ام، باز وقتی که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهایی از روحیه او درک کردم که نه فقط بر حیرت من، بلکه بر ایمانم نیز اضافه کرد. وقتی برگشتم، دوستانم پرسیدند چه دیدی؟ گفتم چهار تا «امَنَ» دیدم:
1- امَنَ بِهَدَفِه به هدفش ایمان دارد. دنیا اگر جمع بشود نمی تواند او را از هدفش منصرف کند.
2- امَنَ بِسَبیلِه به راهی که انتخاب کرده ایمان دارد. امکان ندارد بتوان او را از این راه منصرف کرد. شبیه همان ایمانی که پیغمبر به هدفش و به راهش داشت.
3- امَنَ بِقَولِه. در میان همه ی رفقا و دوستانی که سراغ دارم احدی مثل ایشان به روحیه ی مردم ایران ایمان ندارد. به ایشان نصیحت می کنند که آقا کمی یواشتر، مردم دارند سرد می شوند، مردم دارند از پا در می آیند. می گویند نه، مردم اینجور نیستند که شما می گویید، من مردم را بهتر می شناسم؛ و ما می بینیم که روز به روز صحت سخن ایشان بیشتر آشکار می شود.
4- و بالاخره بالاتر از همه امَنَ بِرَبِّه. در یک جلسه ی خصوصی ایشان به من می گفت: «فلانی! این ما نیستیم که چنین می کنیم، من دست خدا را به وضوح حس می کنم». آدمی که دست خدا و عنایت خدا را حس می کند و در راه خدا قدم بر می دارد خدا هم به مصداق «اِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ» بر نصرت او اضافه می کند. یا آنچنان که در داستان اصحاب کهف مطرح می شود، قرآن می گوید آنها جوانمردانی بودند که به پرودگارشان ایمان آوردند و به او اعتماد و تکیه کردند، خدا هم بر ایمانشان افزود؛ آنها برای خدا قیام کردند و خدا هم دلهای آنها را محکم کرد. اینچنین هدایت و تأییدی را من به وضوح در این مرد می بینم. او برای خدا قیام کرده و خدای متعال هم قلبی قوی به او عنایت کرده است که اصلاً تزلزل و ترس در آن راه ندارد.»(1)
«در مورد این مرد بزرگ یکی دیگر از خصوصیاتش را بگویم. شاید شما باورتان نشود این مردی که روزها می نشیند و این اعلامیه های آتشین را می دهد، سحرها اقلاً یک ساعت با خدای خودش راز و نیاز می کند، آنچنان اشکهایی می ریزد که باورش مشکل است. این مرد درست نمونه علی علیه السلام است. در باره ی علی گفته اند که در میدان جنگ به روی دشمن لبخند می زند و در محراب عبادت از شدت زاری بیهوش می شود، و ما نمونه ی او را در این مرد می بینیم.» (2)
اما سخنان حضرت امام(ره) در باره ی استاد؛ امام خمینی در پیامهای خود ، مطالب جالب توجهی فرموده اند که اینک برخی از آنها را نقل می کنیم:
«گرچه انقلاب اسلامی ایران به رغم بدخواهان و ماجراجویان به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی انقلابی یکی پس از دیگری در ظرف تقریباً یک سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لکن بر ملت ما و به حوزه های اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر به دست منافقان ضدّ انقلاب واقع شد، همچون ترور خائنانه ی مرحوم دانشمند و اسلام شناس عظیم الشأن حجة الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری رحمةالله علیه.
اینجانب نمی توانم در این حال(3)، احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم در باره ی او، آن است که وی خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزه های علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود.
مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه ای محکم برای حوزه های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.
« شهید مطهّری در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود. او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسایل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می گرفت، برای عارف و عامی سودمند و فرحزاست.
«چون روز منطبق است با سالروز وفات مرحوم مطهری رحمه الله، من باید یک کلمه هم از آن به شما عرض کنم. مرحوم آقای مطهری یک فرد بود، جنبه های مختلف در او جمع شده بود، و خدمتی که به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا همه ی آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. ایشان بی استثنا آثارش خوب است، انسانساز است. برای کشور خدمت کرده، در آن حال خفقان خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالیقدر. خداوند به حق رسول اکرم او را با رسول اکرم محشور بفرماید...» (6)
پی نوشتها:
1- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23.
2- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23.
3- [اشاره به ایام ناراحتی قلبی امام است.]
4- پیام امام خمینی به مناسبت اولین سالگرد شهادت استاد.
5- پیام امام خمینی به مناسبت دومین سالگرد شهادت استاد.
6- بیانات حضرت امام به مناسبت سومین سالگرد شهادت استاد.
معلم شهيد
ارديبهشت هر سال به سوگ بزرگ مردي مينشينيم كه چهره اسلام را طهارت بخشيد و «مطهري» نام گرفت. مطهري كه بود و چه ويژگيهايي داشت كه او را به اين قدر و منزلت رساند مگر نه اين است كه جوان امروز ما نياز به الگو دارد.
مطهري، الگويي است كه هماكنون نيز حضوري تابنده و گويا دارد. هنوز صداي رساي او در گوش دل پاك مردان طنين مياندازد.
درسهاي عاشورايياش در حسينيهها هنوز به گوش ميرسد و خروش انقلابياش در سرتاسر كشور روشنگر و هدايتآفرين است.
او را بهتر بشناسيم:
مرتضي مطهري در سيزدهم بهمنماه سال 1298 هجري شمسي در خانواده اي مذهبي در شهر فريمان خراسان ديده به جهان گشود. پس از گذراندن دروس مكتبي، وارد حوزه علميه مشهد شد. مدتها بعد نيز وارد حوزه علميه قم شد و از محضر بزرگان و نامآوران حوزه علميه قم به ويژه حضرات آيات بروجردي، حضرت امام خميني، علامه سيدمحمدحسين طباطبايي، حاجميرزا عليآقا شيرازي، محمد حجت، سيدمحمد محقق داماد و... بهرهها برد.
استاد مطهري به دليل آگاهي كامل از مسايل فرهنگي و اجتماعي و نيز مقتضيات زمانه خود بيگمان از محدود شيعيان بيدار اوايل انقلاب محسوب ميشد كه قلم و انديشهاش را به عنوان سلاحي در جهت دفاع از اسلام ناب محمدي عليه تمامي دگرانديشان و منافق پيشگان به كار برد. و معتقد بود كه بشر امروزي براي رهانيدن خود از گرداب بيهويتي وادادگيهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي بايد با معارف ناب اسلام آشنا شود. از همين رو كه دغدغه اول و آخرش عمل به دستورات اسلام در سطح جامعه بود پس از پيروزي انقلاب اسلامي همدوش با ساير انقلابيون در تبعيت از رهبر و مراد خويش، امام خميني (ره) در مجاهدتي خستگيناپذير بود تا آنكه در دوازدهم ارديبهشتماه سال 1358 توسط منافقان كوردل و نهروانيان زمانه خون پاكش را در اين مسير نوراني فداي انقلاب و راه امام و شهيدان كرد تا اين روز به عنوان روز معلم نامگذاري شود. عنوان مقدس معلمي برگرفته از اوصاف خداوند متعال است. قرآن كريم ميفرمايد: «علمالانسان ما لم يعلم» خداوند متعال به انسان آنچه را نميدانست ياد داد.(علق-5)
همچنين آيات قرآن كريم مهمترين ويژگي انبياء الهي را تعليم مردم بيان كرده و آن گراميان را به عنوان معلمان بشر ميشناساند و ميفرمايد:
«لقد منالله عليالمومنين اذ بعث فيهم رسولاً من انفسهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين (آل عمران-164)
خداوند بر مؤمنان منت نهاد، هنگامي كه در ميان آنها پيامبري از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند و آنها را پاك كند و برايشان كتاب و حكمت بياموزد هرچند پيش از آن، در گمراهي آشكاري بودند.
ارزش و مقام معلم:
در عظمت و منزلت و مقام معلم همين كافي است كه بزرگترين معلم جهان بشريت حضرت رسول خاتم(ص) به اين ويژگي خود افتخار ميكرد. آن بزرگوار زماني كه با دو گروه در مسجد مواجه شد كه گروه اول عبادت ميكردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را افضل دانست و فرمود: «انما بعثت معلما: همانا كه من به عنوان معلم انسانها مبعوث شدهام.
در مقام پاسداشت از تلاشهاي معلمان سخني بالاتر و زيباتر از كلام مولاي متقيان حضرت علي(ع) نميتوان يافت كه فرمود: «من علمني حرفا فقد صيرني عبدا» كسي كه به من يك حرف بياموزد، مرا بنده خودكرده است. البته اين شرافت و فضيلت براي معلم زماني ارزشمند است كه بتواند شأن خداوند و پيامبران را در وجود خود محقق سازد و پيوند انسان به هدف متعال خلقت يعني عبادت را برقرار سازد. لذا در اين توصيف، شهيد مرتضي مطهري يكي از آن معلمان راستين است كه اولاً با نگاه تركيبي به همه معارف بشري نظر ميكند و ثانياً تمامي تلاشهاي علمي و عملي را مقدمهاي براي عبادت ميداند و در اين راه به مرحله سوم دينداري راه مييابد و با شهادت، عبادت عملي و علمي خود را كامل ميسازد. تا آنجا كه معمار انقلاب اسلامي كه خود معلمي بزرگ است همه آثارش را مفيد ميداند و بهرهبرداري از آنها را سفارش ميكند.
معلمي برتر از شهادت:
حضرت امام جعفر صادق(ع) ميفرمايند: «هنگامي كه روز قيامت شود، خداوند تمام انسانها را جمع ميكند و چون ترازوي اعمال نهاده شد و خون شهيدان را با مركب عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مركب آنان بر خون شهيدان فزوني خواهد داشت. اين ارزش بدان جهت است كه شهيدان در سايه علم و تربيت معلمان و تعليم شايسته آنان به خدا راه يافته و لياقت شهادت نصيبشان شده است. در اين مسير بزرگاني گام نهادهاند كه نامشان بر تارك زمان ميدرخشد. علامه شهيد استاد مرتضي مطهري(ره) از همين طايفه مقدس است كه در سنگر تعليم و تعلم به قله رفيع شهادت نيز دست يافت كه پير جماران در غم فراق او چنين گفت:
شهيد بزرگوار و متفكر و فيلسوف و فقيه عالي مقام مرحوم آقاي حاج شيخ مرتضي مطهري(قدس سره) كه در اسلامشناسي و فنون مختلفه اسلام و قرآن كريم كمنظير بود در عمر كوتاه خود اثرات جاويدي به يادگار گذاشت كه پرتوي از وجدان بيدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. او با قلمي روان و فكري توانا در تحليل مسائل اسلامي و توضيح حقايق فلسفي با زبان مردم و بيقلق و اضطراب به تعليم و تربيت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بي استثناء آموزنده و روانبخش است و...
ويژگيهاي معلم شهيد:
نخستين ويژگي استاد شهيد مبارزه سرسختانه با كجرويها و انحرافات بود كه پس از حضرت امام(ره) انحراف و سقوط منافقين را در پيش از انقلاب اسلامي پيشبيني كرده بود.
ويژگي دوم مطهري، آشنايي عميق او با علوم و فنون مختلف اسلام و قرآن كريم بود. او در اين وادي، كمنظير بود هنر مطهري بيان پيچيدهترين علوم و فنون اسلامي به زباني ساده، اما در عين حال پخته و استوار است. امروز كه آثار او را ميخوانيم، گويي حرف سالهاي دور استاد شهيد مطهري همين امروز مصداق دارد و همين امروز نياز جوانهاي ماست.
ويژگي سوم استاد شهيد، طهارت روح و قوت ايمان و قدرت بيان كمنظير او بود. مطهري همان كسي است كه با دو بال علم و ايمان در سرتاسر عمر خود حركت كرد و هيچگاه از مسير منحرف نشد.
ويژگي چهارم، شهادت بزرگ مرداني چون مطهري همچون زنده بودنشان خود حيات آفرين است.
ويژگي پنجم استاد فرزانه اين است كه با ترور شخصيتهاي مبارزي چون او، اسلام تأييد ميشود. نهضت زنده ميشود و زندگي از سر گرفته خواهد شد. او موجي آفريد كه حيات را معنا بخشيد. مطهري منشأ خدمات بزرگي در عرصههاي حيات علمي و اجتماعي بود. به لحاظ علمي، انديشهها و ايدئولوژي اسلامي را در طول حيات پربركتش، از طريق درس و سخنراني و تأليف كتاب ارائه داد و به لحاظ اجتماعي در مبارزه با انديشههاي انحرافي سرسختانه عمل كرد.
ويژگي ششم معلم شهيد: حضرت امام خميني (ره) آثار قلم و زبان استاد شهيد را بياستثناء آموزنده و روانبخش ميدانند و موعظه و نصايح او را كه از قلبي سرشار از ايمان و عقيده نشأت گرفته براي عارف و عامي سودمند ميخوانند.
ويژگي هفتم استاد فرزانه: مبارزات جانانه او با كمونيستها و منافقين، هنوز هم قويترين منابع مبارزاتي ما قلمداد ميشود.
ويژگي هشتم استاد شهيد خطرآفريني مطهري است. آنچه كه هميشه ما را تهديد ميكند توطئههاي است كه دشمن طراحي ميكند. انديشههاي استاد شهيد مطهري هم براي دشمنان اسلام خطرآفرين است. امام بزرگوار به اين مهم توجه دارند و هشدار ميدهند «من به دانشجويان و طبقه روشنفكران متعهد توصيه ميكنم كه كتابهاي اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسههاي غيراسلامي فراموش شود.
اي معلم شهيد:
در ايام و لحظاتي شهادت تو را پاس ميداريم كه بيش از همه وقت با عنايت به تهاجم فرهنگي دشمنان فقدانت را با تمام وجود احساس ميكنيم. جاي تو را اي معلم شهيد در تمامي محافل، مجالس، در دانشگاه و حوزه خالي ميبينيم، گرچه رفتهاي، ولي ماندگارتريني، گرچه خاموشي، اما روشنترين فريادي، گرچه غايبي لكن آشكارترين حضوري.
اي درد آشنا، اي زمانشناس، اي فرزند زمان، تو كه معلم و مؤلف كتاب «انسان كامل» بودي، به راستي خود متجلي يك انسان كامل بودي، از ذات وجودت تكامل تراوش مينمود و تو براي همه بودي و همگان را سيراب كردي.
بچههايمان «داستان راستان» تو را ميخوانند و لذت ميبرند. خواهرانمان «مسئله حجاب» و «حقوق زن» را مطالعه كرده و ارزش انساني زن مسلمان را درمييابند.
عارفان با تو در گلشن مطهر «نهجالبلاغه» سير ميكنند. علي شناسان كتاب «جاذبه و دافعه علي» را ميخوانند و جوانان ما نيز به «جهانبيني توحيدي» و «توحيد» و «نبوت» و «معاد» و «انسان و ايمان» و «انسان و سرنوشت» و... مينگرند و درس ميآموزند.
وقتي ديدگان ما به «جهانبيني توحيدي» تو افتاد و دريچه «انسان و ايمان» را به رويمان گشودي و چهره «انسان در قرآن» را به ما نماياندي از «وحي و نبوت» تو توشهها برگرفتيم و پروازكنان به سوي «زندگي جاويد» شتافتيم و زمينهساز «قيام و انقلاب مهدي(عج)» شديم و «شهيد» داديم تا اسلام باقي بماند.
اي مطهري، اي معلم شهيد تو به تنهايي «جماعت» بودي و به تنهايي يك «امت». در حياتت با منطق، دشمنان اسلام را رسوا نمودي و در شهادتت با خون چهره كريهشان را رسوا ساختي و سرخي خونت نهال اسلام را شادابتر و سبزتر نمود.
شهادتت مبارك باد.
منابع:
1- قرآن كريم
2- پيام امام خميني(ره) به مناسبت شهادت استاد مطهري
3- مشعل هدايت/ ويژه روز معلم
4- جامعالسعادات ج3 ص112
5- سنن دارمي ج1 ص 99
6- زندگينامه استاد شهيد مطهري
7- روزها و رويدادها/ نشر رامين
8- ويژگيهاي معلم اثربخش و موفق. سايت مفيد www.zibgweb.com
مطهری یکی از درجه یکترین حکیمان الهی در ایران بود. او بیشتر عمر خود را
در موعظه به خصوص برای جوانان صرف کرد چون می دانست که افراد مسن مسئولیت
بزرگی در برابر جوانها دارند که ادامه دهنده مذهب هستند. این
فکر در بین بعضی مسلمانان و غیر مسلمانان وجود دارد که نباید به افرادی با
عقایدی دیگر اجازه داد که نظرات خود را عنوان کنند و اینان در نهایت متعصب و
کوتاه بین شده و در ایمان خود ضعیف می شوند. "من به جوانانی
که به اسلام ایمان دارند هشدار میدهم که مبادا فکر کنند که یک مسلمان خوب
باید هویت خود را با جلوگیری از اعلام عقاید دیگران حفظ کند تنها
راهی که می توان اسلام واقعی را حفظ کرد این هست که اجازه بدهیم دیگران
نظرات انتقادی خود را در مورد دین ما بگویند تا ما هم بتوانیم با صراحت
به آن انتقادات پاسخ دهیم." اگر از خودمان بپرسیم که چرا
مطهری براین باور بود که راه پاک اسلام از طریق انتقادات مخالفان به دست
میاد به این نتیجه با ارزش میرسیم که انسان نمی تواند از اینکه خود درست
گفته و دیگران اشتباه دارند مصمئن شود تا وقتیکه که از نظرات مخالفین خود
آگاهی نداشته باشد. گفتگو و بحث با ادیان دیگر و حتی فرقه
های دیگر اسلامی به ما نشان می دهد که چه عقید ه ای شکوه و ارزش اعتقادی
دارد. چون مطهری اعتقاد داشت که انتقاد و گفتگو درخشش اسلام را نشان
خواهد داد برای همین به شدت مشتاق بود که در تمام نقد های دینی از جمله
سمینارها و کنفرانسهای خبری و مقالات روزنامه ها شرکت کند. حال سئوال این است که چه اتفاقی خواهد افتاد اگر همه پیروان دیگر ادیان به مانند تفکر شیعه از انتقادات و بحث و گفتگو استقبال میشد؟ امروزه
مردم متعهدی از انجمن های مختلف در دهه های اخیر اعلام می کنند که علاقمند به
گفتگو والبته نه برای انتقاد بلکه برای یافتن نقاط مشترک با دیگر ادیان
هستند. هنگامی که در کشوری مانند سوئد که دارای نیم میلیون
مسلمان هست زندگی می کنی چه به عنوان مسلمان و چه مسیحی باید از گفتگوی آزاد
همراه با احترام متقابل استقبال کنی. من عاشق تمام نوشته های مطهری هستم. او نویسنده ای هست که در مورد مسائل فلسفی ,
کلامی و فقهی علاوه بر اینکه با زبانی ساده و درک آسان می نویسد بلکه مخاطب خود را با خواندن
این مطالب به جاده ای جدید با تفکری نو هدایت می کند تفکری که دیگر احتیاجی نیست در جاده های
قدیمیِ رفته شده باقی ماند. من به شدت تمام نوشته های ایشان را توصیه می کنم.
نوشته بانو ماری
مرحله یکم عملیات بیت المقدس با رمز “یا علی ابن ابیطالب” در ساعت سی دقیقه نیمه شب دهم اردیبهشت سال ۶۱ و واحدهای هجومی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با تمام توان یورش سنگین خود را بر نیروهای دشمن آ غاز کردند و پس از کشته و زخمی نمودن و به اسارت درآوردن هزاران نفر از افراد دشمن ضمن عبور از رودخانه کارون، در همان روز منطقه سرپل را به تصرف خود درآوردند.
عملیات بیت المقدس چگونه طراحی شد و اهداف اصلی اجرای این عملیات چه بود؟ قبل از پرداختن به سوال شما لازم می دانم فرا رسیدن سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر، شهر استقامت، پایداری و خون را به محضر مبارک مقام عظمای ولایت و فرماندهی معظم کل قوا، ملت شهید پرور و لشکریان ظفرمند ارتش جمهوری اسلامی، سپاهیان سلحشور بسیجیان شهادت طلب و سایر قوای مسلح که به عنوان نقش آ فرینان این پیروزی بزرگ در عرصه ۸ سال دفاع مقدس مطرح هستند تبریک و تهنیت عرض نموده و بار دیگر یاد و خاطره شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی، جانبازان و آزادگان سرافراز بویژه در عملیات پیروز بیت المقدس را گرامی داریم.
صدقه برای وجود مقدس وليعصر(ع)
يكي از وظايفي كه در زمان غيبت كبرا براي منتظران عنوان گرديده، صدقه دادن جهت سلامتي وجود مقدس امام عصر(ع) است. قبل از آنكه روايات در اين موضوع را يادآور شويم سؤالي را مطرح ميكنيم و آن اينكه: وجود و بقاي آن امام بزرگوار با عنايت ذات اقدس الهي انجام گرفته و ميگيرد، حال چنين وجود مباركي كه ساليان سال است بر طبق اعتقاد شيعه به دنيا آمده و خداوند او را حفظ فرموده، چه نيازي به صدقه دارد؟!
در پاسخ به اين سؤال، ابتدا بيان ميكنيم كه صدقه براي حضرت به چه صورتهايي تصور ميشود:
1. صدقه از جانب وليعصر(ع): انسان به نيابت از آن حضرت صدقاتي را ميدهد تا بدين وسيله براي آن حضرت ثواب و اجري حاصل گردد، همانطوري كه به نيابت آن حضرت حج انجام ميگيرد. در اينگونه نيابتها هيچ اشكال و ايرادي نيست، زيرا سخني از سلامتي براي آن حضرت، مطرح نشده است.
2. صدقه براي سلامتي آن حضرت: در اين مورد است كه اشكال مطرح ميشود كه وجود آن حضرت چه نيازي به صدقه دارد؟ در جواب ميتوان بيان داشت كه صدقه براي سلامتي آن حضرت ميتواند از بيماريها باشد نه به خاطر تحفّظ از مرگ. توضيح اينكه آن وجود مقدس همانند انسانهاي ديگر مريض ميشوند و در معرض آفات قرار ميگيرند. در تاريخ زندگاني امام صادق(ع) چنين آمده كه بر حضرتش تبي عارض گشت، حضرت چندين بار «يا فاطمه» گفتند،1 يا در جاي ديگر آمده كه امام صادق(ع) در شب بيست و سوم ماه رمضان مريض بودند دستور دادند با همان حال بيماري، ايشان را به مسجد ببرند،2 ظاهراً به خاطر اهميت احياء شب بيست و سوم رمضان.
خلاصه در تاريخ زندگاني ائمه(ع) بسيار مشاهده ميشود كه امامان بزرگوار مريض ميشدند و در بعضي موارد دستور ذبح گوسفند و اطعام ميدادند. وجود مقدس امام زمان(ع) هم يكي از آن ائمة اثنيعشر است و از آن قاعده مستثنا نيست. نكتهاي كه هست اينكه ائمه(ع) در معرض آسيبهاي ديگر بودهاند و دشمنان آنان را از پاي درآوردند، ليكن ارادة خداوند بر اين قرار گرفته كه وجود مقدس وليعصر(ع) حفظ شود تا ظهور برسد و بر همگان آشكار گردد.
دیدنی های امروز
کشاورز چینی در حال جمع کردن گونی های حاوی سیر
زن هندی در حال دوشیدن شیر در روستایی درحومه شهر آرمیستار
زمین چمن طبیعی سنگ فرش کلیسای یورک مینستر در انگلیس
سوء تغذیه شدید طفل یمنی
کودک شاغل در کارگاه آجرپزی در حومه اسلام آباد به خاطر در امان ماندن از توفان شن صورتش را پوشانده است
"تانگ شوگوان" مرد چینی که قادر است بینی اش را با دندان هایش بگیرد و به خاطر همین مهارت نامش در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد
سرباز آمریکایی در حال چک کردن تفنگ سرباز افغان در یک مرکز آموزش نظامی
صاحب آمریکایی این گربه چاق وقتی از پس هزینه های شکم او بر نیامد آن را به یک مرکز نگهداری از حیوانات در نیویورک سپرد. حالا این گربه تحت رژیم غذایی است و مرکز نگهداری به دنبال یافتن صاحبی جدید برای گربه است
قایقرانی در رودخانه ای خروشان در ایسلند
مسابقات جت اسکی در یونان
مانور هوایی بر فراز کاخ باکینگهام لندن به مناسبت شصتمین سالگرد آغاز سلطنت ملکه بریتانیا
بدون شرح!
3- مدرسه: سه سیب داریم، دو تای دیگر از علی می گیریم، حالا چندتا سیب داریم؟
مشق شب: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟
امتحان: علی 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید!
4- ترمینال همون ترمینال اما رفتن کجا و اومدن کجا
5- حتی مزخرف ترین چیزهای ممکن بعدها به خاطره های شیرین تبدیل میشن
مثلا صدای مودم دایل آپ موقع کانکت شدن
6- ملت فکر می کنن در اتاقای ما، مثه در یخچال خود به خود بسته میشه. پشت سرشون نمیبندنش
7- هرکس به طریقی دل ما می شکند! اما تو خیلی خلاقیت به خرج دادی، آفرین.
8- اوضاع اونقدر عجیبه که هرکی از هر دهه ای هست فکر می کنه جزو نسل سوخته است!
9- بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه وقتی میان تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه. چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما
10- همیشه دود سیگار به سمتی میره که نمی خوای، دقیقا مثه مسیر زندگی ما...
11- ای کاش الانم مثل بچگی بزرگترین نگرانیم این بود که وقتی آدامس می خرم عکسش تکراری نباشه...!
12- وقتی این نوشته های سوزناک بعضیا رو می خونم که از رفتن عشقشون دارن پر پر می شن، دلم می خواد برم عشقشونو پیدا کنم، دوتا بزنم تو گوشش، بگم الاغ! داری می کشیش بدبختو! برگرد
13- در تاریخ تنقلات همه جور آدمی داشتیم از آدم نابغه ای که بستنی رو اختراع کرد تا اون آدم ناتوانی که تخمه ژاپنی رو به آجیل اضافه کرد
14- به علت گرانی بانک مرکزی به مناسبت روز مرد کارت های آفرین صد آفرین و هزار و سیصد آفرین همسر خوب و نازنین چاپ کرد
15- پیرمردهای 90 ساله هم توی جمعشون به همدیگه میگن «بچه ها»
16- یه آهنگ توی پلی لیستت هست که همیشه ازش رد میشی اما هیچ وقت پاکش نمی کنی
17- انگیزه چک کردن میس کال ها:
پنج درصد اهمیت کسی / کسانی که تماس گرفتن
95 درصد خلاص شدن از اون آیکون اعصاب خردکردن نشون دهنده میس کال
18- رفته بودیم یه جا مهمونی، صاحب خونه یه دختر ملوس داشت، سه، چهار سالش بود، دیوار راستو می رفت بالا! نازش کردم، بوسیدمش و بهش با لحن بچگونه گفتم: خاله دون، چن سالته عجیییجم؟ اسمتو بهم میگی خانونمه خوججل؟
چند ثانیه تو چشام نگاه کرد، بعدش خیلی جدی گفت: خب مثل آدم حرف بزن ببینم چی میگی...!
19- خواستم خونه عشقو تو قلبت بسازم اما شهرداری مجوز نداد!
20- ینی فک کنم مسوولان یوفا با مسوولان دانشگاه ما هماهنگ کردن که از روز شروع فرجه ها بازی های یورو 2012 رو شروع کنند و اختتامیه اش هم همزمان با اتمام امتحانات ماست.
مراقب باشید بچه ها که من دو سال پیش تو جام جهانی داغون شد امتحانام!
21- این عذاب وجدان گرفتن ها در روزای آخر تعطیلات کاملا نرمال و از علایم سلامتی دانشجویان و دانش آموزان است
22- هر امتحانی سه فاز دارد: فاز فرجه ها که عموما به فنا می رود
فاز ایام امتحانات که عموما به فکر کردن راجع به راه کارهای تقلب می گذرد
فاز بعد از امتحانات که به پاچه خواری اساتید و التماس سپری می شود
23- راوی قصه عاشق دخترک شده بود، قصه را طول می داد تا شاهزاده قصه کمی دیرتر برسد
24- یادمان باشد اگر قاطرمان تنها شد، طلب عشق ز هر کره الاغی نکنیم
25- شما یادتون نمیاد، همین دو ساعت پیش ساعت چهار بود
26- خرخون مجرم نیست، بیمار است. بیایید با خرخون ها مثل بیماران رفتار کنیم...! (ستاد حمایت از بیماری های خیلی خاص)
27- تو «اسم فامیل»، سر غذا دعوامون می شد می رفتیم پیش بزرگ ترها تاییدیه می خواستیم که مثلا شهادت بدن گیلاس پلو داریم یا نه!
موز پلو حتی...!
28- لیوان آب باس شعور داشته باشه وقتی از بیرون میای و پهن زمینی خودش بیاد بگه منو بخور، این دانشمندا چه غلطی می کنند من نمی دونم
29- بچه که بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا... خانوم رضایی،
می گفت: شما... ما هم می گفتیم: ما؟
می گفت: بله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبن تر بشین!
مام می رفتیم عقب. بعد می گفت: یکم عقب تر!
ماهم تا نزدیکای در ورودی می رفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشوننده!
یه همچین اسکلایی بودیم ما...
30- وقتی پنج ثانیه قبل از آلارم موبایل بیدار می شم و اونو خاموش می کنم احساس می کنم بمب خنثی کردم
31- من همه کتابامو دو دور کامل خوندم، تو چطور؟ (ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان در فصل امتحانات)
32- مقدار تعطیلی بیشتر = اتلاف وقت بیشتر
عمرا وقتی تعطیل می شی بشینی درس بخونی
33- ما بچه بودیم یه بازی بود به نام: «همه ساکت بودند ناگهان خری گفت»... صدبرابر پلی استیشن 3 لذت داشت!
34- استاد: وقتی بزرگ شدی چه می کنی؟ شاگرد: ازدواج! استاد: نخیر منظورم اینه که چی می شی؟ شاگرد: داماد! استاد: اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شدی چی به دست می آری؟ شاگرد: زن! استاد: بله! وقتی بزرگ شدی برای پدر و مادرت چی می گیری؟ شاگرد: عروسی می گیرم! استاد: پسر جان پدر و مادرت در آینده از تو چه می خوان؟ شاگرد: نوه!
35- در جهان سوم رمز موفقیت پنهان کردن منابع کسب اطلاعاته
Wincenzo Delafonte: وسط میدون تجریش احساس کردم یه مردی تو فاصله 20 متریم زل زده بهم و داره میاد سمتم، منم چشم تو چشم شدم و به مسیرم ادامه دادم، بهم رسیدیم و یهو دستشو کرد تو کیفش و یه کاغذ داد دستم
آگهی کاشت مو بود
اولش خیلی بهم برخورد اما بعدا گفتم طفلکی چقدر منتظر یه کچل بوده که رد شه
36- سیمین: فرقی نداره کسی که باهاش حرف می زنی، پلی تکنیک می خونه یا آزاد از رودهن. از نظر خودش سختگیرترین استادا و بالاترین سطح علمی رو دانشگاه اونا داره
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند.
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد.
اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند.